تاثیر استرس بر بارداری

تاثیر استرس بر بارداری

بارداری یک دوره حساس در زندگی زنان است و عوامل متعددی می‌توانند بر آن تأثیر بگذارند. یکی از این عوامل، استرس است. استرس می‌تواند از منابع مختلفی ناشی شود، از جمله فشارهای روانی، اجتماعی، مالی، شغلی و حتی تغییرات فیزیکی در بدن.

تحقیقات نشان داده است که استرس می‌تواند تأثیرات مهمی بر روی بارداری داشته باشد. در زمان بارداری، سیستم ایمنی بدن زن تحت تأثیر قرار می‌گیرد و استرس می‌تواند به شکلی مستقیم یا غیرمستقیم تأثیرات منفی بر روی سلامت جنین و باروری داشته باشد.

بعضی از تأثیرات استرس بر بارداری عبارت‌اند از:

  1. کاهش شانس باروری: استرس می‌تواند عملکرد سیستم تناسلی را تحت تأثیر قرار داده و شانس باروری را کاهش دهد. تنش و استرس می‌تواند منجر به تغییرات هورمونی شود که می‌تواند بر تخمک‌گذاری و رشد جنین تأثیر بگذارد.

  2. اختلالات هورمونی: استرس می‌تواند به تغییرات در سطوح هورمون‌های مهم مربوط به بارداری، مانند هورمون استروژن و پروژسترون، منجر شود. این تغییرات هورمونی می‌توانند به تخمک‌گذاری نامنظم، اختلالات در لقاح و تغییرات در لایه رحمی منجر شوند.

  3. ریسک بالاتر سقط: استرس می‌تواند ریسک سقط در بارداری را افزایش دهد. استرس ممکن است به علت تأثیر بر روی عملکرد سیستم ایمنی، افزایش خطر تخلیه غیرعادی رحم (تخلیه قبل از وقت) را به همراه داشته باشد.

  4. تأثیرات روانشناختی: استرس می‌تواند به مشکلات روانشناختی در زمان بارداری، مانند افسردگی و اضطراب، منجر شود. این مشکلات روانشناختی نه تنها برای مادر بلکه برای جنین نیز ضررآور هستند.

از طرفی، مدیریت استرس و کاهش آن می‌تواند به بهبود سلامت بارداری کمک کند. برای مدیریت استرس، تمرینات ریلکساسیون، روش‌های تنفس عمیق، ممارست تکنیک‌های تفکر مثبت و حمایت از شرکت در جلسات روان‌درمانی می‌تواند مفید باشد. همچنین، حفظ یک رژیم غذایی سالم، خواب کافی و فعالیت بدنی منظم نیز می‌تواند به مدیریت استرس و افزایش سلامت بارداری کمک کند.

استرس در دوران بارداری می‌تواند باعث ایجاد یک طیف وسیعی از احساسات شود. بارداری یک تغییر عمده در زندگی زن است و بنابراین تجربه استرس در این دوره کاملاً طبیعی است. استرس در واقع یک واکنش شناخته شده و طبیعی در برابر تغییرات مهم در زندگی است.

استرس می‌تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود، از جمله نگرانی ها و اضطراب های مربوط به سلامت خود و کودکتان، نگرانی های مالی، تغییر در نقش و مسئولیت ها، ترس از زایمان و تغییرات فیزیکی بدن و تغییرات هورمونی. استرس می‌تواند از طریق احساسات ناامنی، اضطراب، عصبانیت، ناراحتی، خستگی و افسردگی نشان داده شود.

با این حال، استرس بیش از حد و طولانی‌مدت می‌تواند مشکلات سلامتی را برای شما و نوزادتان ایجاد کند. استرس طولانی‌مدت ممکن است منجر به مشکلات خواب، سیستم ایمنی ضعیف، مشکلات روانشناختی مانند افسردگی و اضطراب، مشکلات دستگاه گوارشی، افزایش فشار خون و مشکلات قلبی، و کاهش رشد نوزاد در رحم شود.

دلایل استرس در بارداری

در دوران بارداری، زنان ممکن است به دلایل مختلفی استرس داشته باشند. برخی از دلایل رایج استرس در این دوران عبارتند از:

  1. تغییرات فیزیکی: تغییرات فیزیکی بارداری ممکن است باعث ناراحتی‌ها و مشکلاتی مانند حالت تهوع صبحگاهی، یبوست، خستگی و کمردرد شود. این مسائل می‌توانند باعث استرس و نگرانی شما شوند.
  2. تغییرات هورمونی: در طول دوران بارداری، هورمون‌های زنان در حال تغییر هستند. این تغییرات هورمونی می‌توانند باعث تغییر خلق و خوی شما شده و باعث استرس و اضطراب شوند. نوسانات خلقی می‌تواند کنترل استرس را دشوار کند.
  3. نگرانی‌های مربوط به زایمان: بسیاری از زنان در طول بارداری نگراننده زایمان و چگونگی رخ دادن آن هستند. این نگرانی‌ها و اضطراب‌ها می‌توانند باعث استرس شوند. ممکن است نگران باشید که آیا زایمان به خوبی پیش می‌رود، چگونه از کودک خود مراقبت کنید و یا به چه مشکلاتی در طول زایمان برخورد کنید.
  4. استرس شغلی: اگر در حال کار هستید، مدیریت وظایف شغلی و همچنین تطابق با نیازهای بارداری می‌تواند موجب استرس شود. شما ممکن است با فشارها و تغییرات در محیط کار مواجه شوید و نیاز به تعادل کار-زندگی و کنترل استرس داشته باشید.
  5. نگرانی در مورد تأثیر رفتار بر روی کودک: زنان باردار ممکن است نگران باشند که چگونه رفتار و عملکردشان می‌تواند بر روی کودک درون رحم تأثیر بگذارد. این نگرانی‌ها می‌تواند به استرس و اضطراب منجر شود.

به طور کلی، استرس در دوران بارداری نیز می‌تواند به دلیل تغییرات فیزیکی، هورمونی، نگرانی‌های مربوط به زایمان، استرس شغلی و نگرانی در مورد تأثیر رفتار بر روی کودک رخ دهد.

خطرات استرس در بارداری

استرس و ترس در بارداری می‌توانند تأثیرگذار و خطرناک باشند. اما لازم به ذکر است که همه زنان به طور متساوی به استرس و ترس در بارداری واکنش نشان نمی‌دهند. بعضی از زنان ممکن است در مواجهه با موقعیت‌های استرس‌زا و ترس‌آور، بیشتر از دیگران تحت تأثیر قرار بگیرند.استرس و ترس بارداری می‌توانند تأثیر زیادی بر روی سلامت ذهنی و جسمی مادر و همچنین بر روی رشد و توسعه جنین داشته باشند. مطالعات نشان داده‌اند که استرس طولانی مدت و شدید در بارداری می‌تواند با مشکلات مانند افزایش فشار خون، اختلالات خواب، افزایش خطر زایمان زودرس، کاهش رشد جنین و اختلالات روانی در مادران مرتبط باشد.

همچنین، ترس و استرس ممکن است به عواقب رفتاری منجر شوند که برای سلامت مادر و جنین مضر باشند. مثلاً ممکن است مادر در پی ترس و استرس به عادات ناسالمی مانند مصرف مواد مخدر یا الکل روی بیاورد، تغذیه نامناسب داشته باشد یا به تمرین و فعالیت بدنی کافی نپردازد که ممکن است باعث مشکلات جسمانی و روانی شود.

در مورد مقایسه خود با دیگران نیز باید گفت که هر زن و هر بارداری شرایط و تجربه‌های منحصر به فردی دارد. این مقایسه ممکن است باعث ایجاد استرس و نگرانی بیشتر در شما شود. بنابراین، مهم است که به نیازها و تجربه‌های خود تمرکز کنید و با اعتماد به نفس و بهره‌گیری از منابع پشتیبانی مناسب، به مدیریت استرس و ترس خود بپردازید. در زمینه استرس و بارداری می توانید از راهنمایی های مشاوره خانواده تلفنی آویژه کمک بگیرید.

تأثیر افسردگی بر روابط زناشویی

تاثیر افسردگی بر روابط زناشویی افسردگی یکی از اختلالات روانی پرطرفدار و رایج در جامعه است و تأثیر گسترده‌ای بر زندگی افراد دارد، به ویژه بر روابط زناشویی. رابطه زوجین بستگی زیادی به سلامت روانی هر دو نفر دارد، و افسردگی می‌تواند باعث آسیب‌رسانی به این رابطه شود.

افراد مبتلا به افسردگی ممکن است تمایل کمتری به برقراری ارتباط و ارضای نیازهای جنسی داشته باشند. این ممکن است منجر به کاهش فعالیت جنسی و عدم رضایت در رابطه زناشویی شود. همچنین، افسردگی می‌تواند باعث کاهش انرژی و انگیزه شخصی شود که در نتیجه باعث کاهش توجه به نیازهای روحی و جسمی همسر می‌شود.

افسردگی نه تنها بر روابط جنسی تأثیر دارد، بلکه بر کیفیت ارتباط زوجین نیز اثر می‌گذارد. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است احساسات منفی بیشتری نسبت به خود، همسر یا رابطه خود داشته باشند. این احساسات می‌تواند به تنش‌ها، بحران‌ها و ناهنجاری‌ها در روابط زناشویی منجر شود.

با این حال، افسردگی قابل درمان است و راهکارهایی برای مدیریت آن وجود دارد. درمان افسردگی می‌تواند شامل مشاوره روانشناختی، داروها و روش‌های طب سنتی باشد. همچنین، افراد مبتلا به افسردگی می‌توانند با تغییر سبک زندگی، ایجاد تغییرات مثبت در روابط و ارتباط مستمر با همسرشان بهبود قابل توجهی در روابط زناشویی خود بیابند.

برای مقابله با تأثیر افسردگی بر روابط زناشویی، اهمیت دارد که همسران به یکدیگر حمایت کنند و درک و تفهیم نشان دهند. تشویق به درمان و حضور در فرآیند درمان نیز می‌تواند مفید باشد. همچنین، بهبود ارتباطات زوجین، ارائه حمایت های عاطفی و مشارکت فعال در فعالیت های مشترک می‌تواند به بهبود روابط زناشویی کمک کند.

افسردگی می تواند تأثیر قابل توجهی بر رابطه زناشویی داشته باشد. این تأثیر ممکن است به دلیل عوامل متعددی از جمله تغییرات شیمیایی در مغز و تأثیر آن بر تمایلات جنسی و انگیزه‌های جنسی باشد. در زیر به برخی از اثرات افسردگی بر رابطه زناشویی اشاره می‌کنم:

  1. کاهش میل جنسی: افسردگی ممکن است باعث کاهش میل جنسی شما شود و تأثیر منفی بر آرزوها و انگیزه جنسیتان بگذارد. احساس غم، نداشتن انگیزه و امید به زندگی، خستگی و از دست دادن علاقه ممکن است باعث کاهش میل جنسی شما شود.
  2. مشکلات عملکرد جنسی: افسردگی می‌تواند باعث ایجاد مشکلات عملکرد جنسی شود، از جمله اختلالات نعوظ جنسی، اختلالات ارتجاعی، کاهش تمایل جنسی و مشکلات در رسیدن به ارگاسم باشد.
  3. افزایش اضطراب و استرس: افسردگی می‌تواند باعث افزایش اضطراب و استرس در زندگی رابطه زناشویی شما شود. اضطراب می‌تواند تأثیر منفی بر تمرکز و ارتباط عاطفی با شریک زندگیتان داشته باشد و در نتیجه، رابطه جنسی را تحت تأثیر قرار دهد.
  4. کاهش شهوت و لذت: افسردگی ممکن است باعث کاهش شهوت و لذتی که از رابطه جنسی برمی‌دهید، شود. عدم احساس اشتیاق و لذت در زمان فعالیت جنسی می‌تواند تأثیر منفی بر رابطه زناشویی داشته باشد.
  5. مشکلات در ارتباط و صمیمیت: افسردگی می‌تواند باعث مشکلات در ارتباط و صمیمیت با شریک زندگیتان شود. احساس ناامیدی، غم و از دست دادن ممکن است باعث کاهش ارتباط عاطفی و صمیمیت در رابطه شما شود.

افسردگی و رابطه جنسی

افسردگی می‌تواند منجر به بروز مشکلات جنسی شود. برخی از این مشکلات عبارتند از:

  1. اختلال نعوظ یا مشکلات نعوظ: افسردگی ممکن است باعث کاهش علاقه جنسی و مشکلات در دستیابی به نعوظ شود. احساس کاهش شهوت، کاهش لذت جنسی و مشکلات در حفظ نعوظ ممکن است به علت افسردگی باشد.
  2. آنورگاسمیا یا داشتن مشکل در ارگاسم: افسردگی می‌تواند باعث مشکلات در رسیدن به ارگاسم شود. عدم توانایی در تجربه ارگاسم یا کاهش قدرت ارگاسم می‌تواند ناشی از افسردگی باشد.

افسردگی، با تأثیرات منفی خود بر روحیه، انرژی و انگیزه شخص، می‌تواند رابطه جنسی را تحت تأثیر قرار دهد و باعث کاهش علاقه جنسی و لذت درونی شخص شود. همچنین، افسردگی می‌تواند به عوامل جسمی نیز مرتبط باشد که تأثیری بر عملکرد جنسی دارند، مانند کاهش هورمون‌های جنسی و اختلالات در مغز و عصبی.

افسردگی در زنان و مردان

در مردان و زنان، افسردگی می‌تواند عوارضی بر روی جنسیت و رابطه جنسی داشته باشد. در زیر، به برخی از علائم افسردگی جنسی در مردان و زنان اشاره می‌کنم:

علائم افسردگی جنسی در مردان:

  1. اختلال نعوظ: مردان ممکن است با مشکلات نعوظ مواجه شوند، از جمله دشواری در حفظ نعوظ، کاهش طول و سختی نعوظ، یا ایجاد مشکلات در دستیابی به نعوظ.
  2. کاهش میل جنسی و بی‌علاقگی به سکس: افسردگی می‌تواند باعث کاهش میل جنسی و کاهش علاقه به فعالیت جنسی در مردان شود. احساس بی‌علاقگی به سکس و کاهش لذت درونی ممکن است به علت افسردگی باشد.
  3. ناتوانی در شروع رابطه جنسی یا لذت بردن از آن: ممکن است مردان با افسردگی دچار مشکلات در شروع رابطه جنسی یا عدم توانایی در لذت بردن از آن شوند.
  4. اختلالات انزال: افسردگی ممکن است باعث ایجاد اختلالات در عملکرد انزال شود، مانند زودانزالی (اختلال در کنترل انزال) یا دیرانزالی (در نتیجه تأخیر در انزال).

علائم افسردگی جنسی در زنان:

  1. خشکی واژن و دردهای مقاربتی: افسردگی می‌تواند باعث خشکی واژن و دردهای مقاربتی در زنان شود. این مشکلات می‌تواند باعث عدم تحریک پذیری جنسی و کاهش لذت درونی از فعالیت جنسی شود.
  2. کاهش میل جنسی و بی‌علاقگی به سکس: افسردگی ممکن است باعث کاهش میل جنسی و عدم علاقه به فعالیت جنسی در زنان شود. این علائم می‌توانند به علت افسردگی و کاهش شهوت جنسی باشند.
  3. مشکلات ارگاسم: زنان ممکن است با مشکلات در تجربه ارگاسم مواجه شوند، از جمله کاهش شدت و تأخیر در رسیدن به ارگاسم.
  4. عدم تحریک پذیری جنسی: افسردگی می‌تواند باعث کاهش تحریک پذیری جنسی در زنان شود و به علت عدم تمایل به فعالیت جنسی، میل جنسی کاهش یابد.

همانطور که ذکر شد، افسردگی و مشکلات جنسی در هر فردی ممکن است به عوامل مختلفی بستگی داشته باشد، از جمله استرس، سن، وضعیت جسمانی، و عوامل روانشناختی. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه مشکلات زناشویی با مشاوره تلفنی رایگان 24 ساعته تماس حاصل فرمایید.

غذاهایی برای پوستی سفید و درخشان

تاثیر تغذیه بر روی شادابی پوست

تغذیه مناسب و سالم نقش بسیار مهمی در حفظ سفیدی و شادابی پوست دارد. رژیم غذایی غنی از مواد مغذی می‌تواند بهبود قابل توجهی در رنگ و جوانی پوست ایجاد کند. در ادامه، به برخی از غذاهایی که برای پوستی سفید و درخشان مفید هستند، پرداخته خواهد شد.

  1. مصرف مواد غذایی حاوی ویتامین C: ویتامین C یک آنتی‌اکسیدان قوی است که به تولید کلاژن در پوست کمک می‌کند و علائم پیری را کاهش می‌دهد. میوه‌هایی مانند پرتقال، لیمو، توت‌ها، تمشک و سبزیجاتی مانند فلفل قرمز و گیاهان سبز برگ دار همگی منابع بسیار خوبی از ویتامین C هستند.

  2. مصرف مواد غذایی حاوی ویتامین E: ویتامین E نیز یک آنتی‌اکسیدان قوی است که به پوست کمک می‌کند تا از آسیب‌های ناشی از رادیکال‌های آزاد محافظت شود. روغن‌های گیاهی مانند روغن زیتون، روغن آفتابگردان و تخمه برخی از منابع غنی از ویتامین E هستند.

مصرف میوه‌ها و سبزیجات می‌تواند به روشن شدن و سفید شدن پوست کمک کند. این مواد غذایی حاوی ویتامین‌ها و مواد مغذی ضروری هستند که برای حفظ سلامتی پوست بسیار مهم هستند. در ادامه، چند نکته ساده را برای شما توضیح می‌دهم:

  1. مصرف میوه‌ها: میوه‌ها شامل ویتامین‌های مختلفی مانند ویتامین C، ویتامین A و آنتی‌اکسیدان‌ها هستند که به روشنی پوست کمک می‌کنند. مثال‌هایی از میوه‌هایی که می‌توانند به روشن شدن پوست کمک کنند، شامل پرتقال، توت فرنگی، خرما، انبه و هندوانه هستند.
  2. مصرف سبزیجات: سبزیجات نیز حاوی ویتامین‌ها و مواد مغذی ضروری برای پوست هستند. به خصوص سبزیجات تاریخچه‌ای مانند اسفناج، کلم، کاهو و ریحان را در رژیم غذایی خود بیشتر کنید. این سبزیجات حاوی آنتی‌اکسیدان‌های قوی هستند که به حفظ سلامت و جوانی پوست کمک می‌کنند.
  3. آب: مصرف آب به میزان کافی برای رطوبت رساندن پوست و حفظ رطوبت آن بسیار مهم است. بنابراین، مطمئن شوید که روزانه حداقل ۸-۱۰ لیوان آب می‌نوشید.
  4. رژیم غذایی متعادل: تغذیه متعادل و صحیح که شامل میوه‌ها، سبزیجات، غلات کامل، پروتئین‌های سالم مانند ماهی، مرغ، ماهیچه مرغ، لبنیات کم چرب و روغن‌های نباتی سالم است، به پوست شما کمک می‌کند تا سالم و روشن بماند.
  5. مصرف آنتی‌اکسیدان‌ها: مصرف مواد غذایی حاوی آنتی‌اکسیدان‌های طبیعی مانند گوجه فرنگی، خرما، آلوئه ورا، توت‌ها و سبزیجات تیره، به پوست شما کمک می‌کند تا از آسیب‌های ناشی از رادیکال‌های آزاد محافظت شود و روشن و جوان به نظر برسد.

در نهایت، باید توجه داشت که رژیم غذایی تنها یکی از عوامل موثر در روشن شدن پوست است و سایر عوامل مانند مراقبت مناسب از پوست، استفاده از محافظ خورشیدی و رعایت بهداشت شخصی نیز بسیار مهم هستند. برای داشتن سلامتی و زندگی موفق می توانید از مشاوره خانواده تلفنی آویژه استفاده کنید.

غذاهایی که برای سلامت و زیبایی پوست صورت مفید هستند

غذاهایی که برای سلامت و زیبایی پوست صورت مفید هستند، عبارتند از:

  1. میوه‌ها و سبزیجات: مصرف میوه‌ها و سبزیجات تازه و غنی به ویتامین‌ها و آنتی‌اکسیدان‌ها مانند پرتقال، آناناس، انبه، توت‌ها، توت فرنگی، سبزیجات تاریخچه‌ای، اسفناج و کلم به حفظ رطوبت پوست، جلوگیری از ظهور چین و چروک و افزایش لطافت پوست کمک می‌کند.
  2. ماهی چرب: ماهی‌هایی مانند ماهی سالمون، ماهی تن، ماهی ماهیچه مرغ و ماهی سردری مقدار زیادی از امگا ۳ را که چربی‌های سالمی هستند، دارند. این اسیدهای چرب برای حفظ سلامت پوست و افزایش رطوبت آن بسیار مفید هستند.
  3. تخم مرغ: تخم مرغ منبع عالی پروتئین و سیستئین است که به ساخت کلاژن در پوست کمک می‌کند. همچنین، حاوی ویتامین A و آنتی‌اکسیدان‌هایی مانند سلنیوم است که به پوست شفاف و سالم کمک می‌کنند.
  4. آووکادو: آووکادو حاوی چربی‌های سالم، ویتامین E و آنتی‌اکسیدان‌های قوی است که از آسیب‌های ناشی از عوامل محیطی محافظت کرده و پوست را تغذیه می‌کند.
  5. سیر: سیر ضد التهاب و ضد عفونی‌کننده طبیعی است و می‌تواند در کاهش آکنه و لکه‌های پوستی موثر باشد. همچنین، مصرف سیر می‌تواند به روشنی پوست کمک کند.
  6. گردو: گردو حاوی اسیدهای چرب امگا ۳ و امگا ۶ است که به حفظ رطوبت و ارتجاع پوست کمک می‌کند و پیری زودرس را کاهش می‌دهد.
  7. آناناس: آناناس حاوی آنزیم بروملین است که به ترمیم بافت پوست کمک می‌کند و علائم پیری را کاهش می‌دهد.
  8. نارگیل: نارگیل با حاوی بالای آنتی‌اکسیدان‌ها و اسیدهای چرب، پوست را مرطوب و لطیف نگه می‌دارد.
  9. آب: نباید آب را در لیست غذاهای مفید برای پوست فراموش کنیم. مصرف آب به میزان کافی برای آبیاری پوست و حفظ رطوبت آن بسیار مهم است.
  10. انار: انار حاوی مقدار زیادی آنتی‌اکسیدان‌ها و به خصوص ویتامین C است که برای تولید کلاژن و الاستین پوست بسیار مفید است. مصرف انار می‌تواند به روشنی و شادابی پوست کمک کند.
  11. سرکه سیب: خاصیت قلیایی سرکه سیب می‌تواند به حفظ pH طبیعی پوست کمک کند و برای پاک‌سازی پوست توصیه می‌شود. سرکه سیب همچنین می‌تواند به تنظیم ترشح چربی پوست کمک کند و در کاهش مشکلات مربوط به چربی اضافی و آکنه‌های پوستی موثر باشد.
  12. زردچوبه: زردچوبه خاصیت ضدالتهابی قوی دارد به خاطر وجود کورکومین در آن. این خاصیت ضدالتهابی می‌تواند در کاهش آکنه‌های پوستی و تسکین پوست مؤثر باشد. همچنین، خاصیت ضدباکتریایی زردچوبه می‌تواند در کاهش لکه‌های پوستی و جوش‌ها کمک کند. همچنین، زردچوبه خاصیت سم‌زدایی و پاک‌سازی پوست را نیز دارد.
  13. دانه تخم کدو: دانه تخم کدو حاوی روی است که خاصیت ضدالتهابی دارد و می‌تواند پوست را تسکین داده و نوسازی کند. همچنین، دانه کدو حاوی روی است که برای شادابی پوست مفید است.

ریشه‌های استرس و اضطراب اجتماعی

مدیریت

استرس و اضطراب اجتماعی می توانند از منابع گوناگونی نشأت گیرند و عوامل متعددی ممکن است در ایجاد آنها نقش داشته باشند. درک علل و عوامل مرتبط با استرس و اضطراب اجتماعی می تواند ما را در بهبود موقعیت‌های اجتماعی خود و کاهش تأثیرات منفی این اختلال روانی کمک کند. در زیر به برخی از ریشه‌ها و عوامل مهم استرس و اضطراب اجتماعی اشاره خواهیم کرد:

  1. عوامل ژنتیکی: برخی از تحقیقات نشان می دهند که عوامل ژنتیکی می توانند نقشی در آسیب‌پذیری فرد به استرس و اضطراب اجتماعی داشته باشند. این به معنای وجود تمایل به ارث بردن برخی از ویژگی‌های روانی که تمایل به ترس و نگرانی در مواقع اجتماعی را افزایش می دهند می‌باشد.

  2. تجربیات گذشته: تجربیات نامطلوب یا ترسناک در مواقع اجتماعی در گذشته می توانند به عنوان عوامل مؤثر در ایجاد استرس و اضطراب اجتماعی باشند. مثلاً تجربه ناراحت کننده یک برنامه تلویزیونی عمومی یا تحمل توهم رفتار نامطلوب در یک رویداد اجتماعی می تواند باعث ایجاد ترس و اضطراب در مواقع مشابه در آینده شود.

  3. شخصیت و ویژگی‌های فردی: برخی افراد بر اساس ویژگی‌های شخصی خود مانند حساسیت اجتماعی، عدم اعتماد به نفس، خجالت آور بودن و تمایل به تحلیل بیش از حد اجتماعی، به طور طبیعی در مواجهه با موقعیت‌های اجتماعی نگرانی و ترس بیشتری تجربه می کنند.

  4. محیط اجتماعی: فاکتورهای محیطی مانند فشارهای اجتماعی، انتظارات جامعه، تجربه اجتماعی نامطلوب و فرهنگ محیط اطراف می توانند به ایجاد استرس و اضطراب اجتماعی در فرد کمک کنند.

  5. ناامنی اجتماعی: افرادی که تجربه ناامنی اجتماعی، مانند تنش‌های خانوادگی، آزار و اذیت و یا ناپذیرفته شدن توسط همتاها را دارند، ممکن است به طور معمول به ترس و اضطراب اجتماعی در مواقع مختلف برخورد کنند.

استرس و اضطراب اجتماعی مسئله‌ای پیچیده است که بسیاری از عوامل و ریشه‌ها می توانند در آن نقش داشته باشند. درک این عوامل و تلاش برای مدیریت آنها می تواند به فرد کمک کند تا راه‌هایی برای مواجهه با موقعیت‌های اجتماعی را بهبود بخشد و کیفیت زندگی خود را افزایش دهد.

استرس اجتماعی اختلال است؟

استرس اجتماعی همان اضطراب بودن در جمع ( social anxiety) میباشد و هم چون سایر مشکلات حوزه روان با بد کاری در حوزه های شغلی، تحصیلی، روابط بین فردی برای فرد مبتلا به استرس اجتماعی همراه میباشد که با مراجعه به مشاوره خانواده قابل شناسایی است. استرس، واکنش های ناگهانی است که در مواجه با شرایط بیرونی از فرد سر میزند. حال اگر فرد درحضور جمع و  درحین انجام کاری در گروه به علائم اضطرابی دست پیدا کند میگوئیم که فرد به اضطراب اجتماعی گرفتار شده است. در این اختلال، فرد مبتلا از ارزیابی منفی و مورد بررسی واقع شدن توسط دیگران نگران و دستپاچه هستند. در واقع استرس آن ها ریشه در نگرش های منفی به توانایی های خود، ترس از دیده شدن در جمع و مورد محاکمه واقع شدن دارد.

فرد مبتلا به SA، تمام تلاش و سعی اش بر این است تا حتی الامکان خود را از حضور در جمع و مواجه شدن با انتقادات و سرزنش و دیدگاه های دیگران در امان نگه دارد و حتی از مراجعه به مشاوره آنلاین روانشناسی اجتناب مینماید و به روش های خود درمانی چون، گرایش به مصرف مواد مخدر و الکل روی میآورند. به همین دلیل کمتر میتوانند به فعالیت هایی که نیازمند همکاری و شرکت در محافل گروهی است تن دهند و میل آن ها به سمت انجام فعالیت های انفرادی و تنهایی است که در آن به میزان بسیار بالاتری موفق هستند چرا که ترس از تمسخر و تحقیر شدن ندارند و خود شان هستند و خودشان. برای دریافت اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید از مشاوره روانشناسی آنلاین کمک بگیرید.

دلایل اضطراب اجتماعی از کجا شروع میشود؟

اینکه چه میشود فردی مبتلا به اضطراب در جمع میشود و فرد دیگر خیلی راحت در بین مردم حاضر و برای پیشرفت گروهی تلاش مینماید به عوامل زیادی بستگی دارد که شاید بتوان مهم ترین آن ها را در:

  • کمبود مهارت های جرات مندی
  • اعتماد به نفس پایین
  • خود پنداره و عزت نفس منفی
  • والدین سخت گیر و انتقادی
  • کمال گرایی و استقلال طلبی افراطی خود فرد
  • منزوی و سرد بودن روابط خانودگی
  • عدم تشکیل جلسات گفت و شنود و مشورتی در خانواده
  • عدم همفکری درحل مسائل (به ویژه در سن نوجوانی)
  • عدم توجه به ویژگی های مثبت فرزندان توسط والدین
  • مقایسه و تبعیض بین آن ها با اطرافیانی که از نظر آن ها موفق تر و بهتر هستند اشاره نمود.

که به عنوان پیش در آمد و مقدمه ای برای بروز مشکلات روانی به ویژه طیف اضطرابی در فرد تبدیل میشوند که از بین آن ها نقش اجتماعی فرد را بیشتر مورد حمله قرار میدهد.

دلشوره در حضور جمع

افراد دچار اضطراب اجتماعی شدید ممکن است نسبت به هر گونه فعالیت و حضور جمعی نگران و دلشوره داشته باشند یا در سطح متوسط تا خفیف که فرد ممکن است بتواند حضور در جمع را تحمل نماید ولی با گارد گرفتن، خود را پنهان نمودن پشت دیگران، عدم حضور در صحبت ها و بحث های گروهی، عدم اظهار نظر در جمع و تسلیم عقاید گروه شدن خود را نشان دهد. در نوع اضطراب اجتماعی عملکردی، فرد مبتلا در زمانی که مجبور به انجام رفتار و کار خاصی چون سخنرانی، ارائه کنفرانس، غذا خوردن، پذیرایی مهمانی ها و هر نوع رفتار دیگری که مستلزم دیده شدن باشد پرهیز مینمایند.

 اختلال استرس اجتماعی

اختلال اظطراب اجتماعی  social anxiet disorder، در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (DSM-5 به ترس افراطی فرد از بودن در جمع و مورد ارزیابی قرار گرفتن اشاره دارد. اختلال اظطراب اجتماعی با انواعی از مشخصات فیزیولوژیکی، شناختی و رفتاری همراه است که در هر کدام از این ابعاد سه گانه فرد به محض حضور در موقعیت های اجتماعی دچار تغییراتی در سطح گسترده و آشکاری میشود. از جمله نشانه های جسمی فرد مبتلا به SAD،

  • فعال شدن سیستم سمپاتیک یا همان بخش جنگ و گریز سیستم اعصاب میباشد که منجر به
  • ایجاد تعریق
  • خشکی دهان
  • لرزش دست و پا  و خارج از کنترل فرد
  • سرخ شدن صورت
  • گرفتگی عضلات
  • درد قفسه سینه و مشکل در صحبت کردن عادی میباشد.

در حین ظهور نشانه های فوق فرد با دنیایی از افکار خود آیند و بی اراده مبنی بر قضاوت های منفی دیگران و تمرکز بر ارزیابی های تند و تحقیر آمیز مواجه میشوند که برای او خوشایند نیست و تمام تلاش خود را میکند تا از شر این دگرگونی ها خلاص شود به همین دلیل، در قدم بعدی این روند، یعنی بعد رفتاری دست به اقداماتی میزند. از جمله: ترک موقعیت و فرار آز آن، اجتناب از حضور در جمع، سرگرم نمودن خود به کاری جهت دیده نشدن و به قولی “تو چشم نبودن” (مثل چک کردن مدام گوشی همراه، خواندن کتاب، بازی کردن با بچه ها) و… میشود.

من اظطراب اجتماعی دارم!

نکته جالبی که در خصوص افراد مبتلا به اختلال استرس اجتماعی دیده میشود این است که تمام برداشت های آن ها در مورد نوع نگرش دیگران به خود شان بر اساس ذهن خوانی و تصوراتی پیش میرود که خود فرد آن ها را ایجاد نموده است و طبق همان تصورات عمل میکند و پیش میروند که نتیجه ای جز انزوا، افزایش استرس، عدم مقابله با افکار منفی و در گیر شدن بیشتر ندارد.

فرد مبتلا به SAD، با دور شدن از موقعیت ها به طور موقت میزان استرس خود را کاسته و به همین دلیل فکر میکند با تکرار همین روال در شرایط بعدی هم میتواند خود را از شر اضطراب نجات دهد حال آن که این راهکار تنها در کوتاه مدت  موثر واقع میشود و در بلند مدت جز بدتر شدن مشکل، نا توانایی در انجام امور و عدم یادگیری این نکته که استرس به خودی خود فرو کش میکند و نیازی به انجام رفتار های غیر معقول برای کاهش آن نیست، نتیجه ای نخواهد داشت.

اختلال دو قطبی

اختلال دو قطبی

اختلال دوقطبی یا بیماری دوقطبی، یک اختلال روانی است که بر تغییرات شدید بین وضعیت‌های افسرده و هیجانی در فرد تأثیر می‌گذارد. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است دوره‌های طولانی از افسردگی شدید، ناامیدی و کاهش انرژی را تجربه کنند که به طور ناگهانی به دوره‌های بالقوه، هیجانی و پرانرژی تبدیل می‌شود.

وقتی فرد در دوره افسرده است، احساسات ناامیدی، ناراحتی و عدم ارزشیابی از خود را تجربه می‌کند. فعالیت‌های روزمره مشکل دار شده و انرژی و اشتها کاهش می‌یابند. همچنین، ممکن است مشکلات خواب، تمرکز، تصمیم‌گیری و حتی افکار خودکشی در این دوره شدیدتر شوند.

در دوره هیجانی، فرد تحت تأثیر احساسات بالقوه و بی‌معنی مانند هیجان، خوشحالی شدید و افزایش انرژی قرار می‌گیرد. در این دوره، فرد می‌تواند تصمیم‌های خطرناک و نادرست بگیرد، خرج‌های بیش از حد انجام دهد و به چالش‌های قانونی برخورد کند. به طور کلی، دوره هیجانی می‌تواند به ایجاد مشکلات روابطی، مالی و شغلی منجر شود.

علاوه بر دوره‌های افسردگی و هیجانی، بعضی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می‌توانند دوره‌های استقرار و عدم استقرار وضعیت خاصی را تجربه کنند. در دوره استقرار، فرد به وضعیت ثابت و طبیعی خود بازگشته و علائم شدید اختلال کاهش می‌یابند، اما همچنان می‌توانند از علائم ضعیف افسردگی یا هیجانی رنج ببرند. در دوره عدم استقرار، علائم اختلال مجدداً شدت می‌گیرند و ممکن است مرتبط با رویدادهای استرس‌زا یا تغییرات در سطح استرس زندگی باشند.

اختلال دوقطبی یک بیماری مزمن است و نیاز به مداوا و مراقبت در طولانی مدت دارد. درمان‌های متنوعی برای مدیریت و کنترل علائم این اختلال وجود دارد، از جمله داروها، روان‌درمانی و مشاوره روانشناختی. همچنین، اصلاح سبک زندگی، مدیریت استرس و حمایت از خانواده و جامعه نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ایفا می‌کند.

از اختلال دو قطبی به عنوان اختلال خلقی یاد میشود. اختلال دو قطبی یا افسردگی شیدایی برای خود فرد آزار دهنده است. اطرافیان نیز در تاثیر این اختلال قرار میگیرند. زمانی خوش اخلاق، نرم و باگذشت و زمانی دیگر پرخاشگر و کینه توز. خود فرد نیز از این تغییرات رفتاری بخوبی آگاه است اما در کنترل رفتارهایش ناتوان میباشد.ولی به رفتارهایش به دیده بیماری نگاه نمیکند. زمانی عاشق و شیدا و زمانی فارق و تنها. با هیجان فراوان شروع به کاری میکند اما به اتمام نرسیده اسیر این اختلال شده و کار را ترک میکند. کارهای نیمه تمام، جدایی از همسر یا معشوقه برایش عذاب آور است خود نیز دلیل این رفتارهایش را نمیداند. تصمیم میگیرد روحش را مهار کند. باز به نوع دیگری زندگی را شروع میکند و در نیمه راه دوباره افسرده و رها میشود.

اختلال دو قطبی

در صورت مشاهده چنین رفتاری حتما با مشاوره روانشناسی او را از اختلالی که دارد آگاه کنید. مشاوره خانواده آویژه پیشنهاد میکند اگر در میان افراد خانواده چنین کسی را دارید خودتان نیز از مشاوره غافل نشوید. رفتار افراد خانواده با چنین فردی باید از روی آگاهی باشد. او را درک کنند و کمک کنند راه درمان پیش بگیرد. او به دلیل اختلالات رفتاری از خواسته ها و علایق خود رنج میبرد. او فردی دو شخصیتی میشود. فردی که سردرگم رفتار ناخواسته خویش است. او دچار اختلال شخصیت شده است. او نمیداند چه چیزی را برای همیشه دوست دارد و چه چیزی را دوست ندارد. او دچار اختلال دو قطبی یا مانیا شده است.

علائم اختلال دوقطبی

علائم اختلال دو قطبی عبارتند از : رها کردن معشوقه ای که از سویدای جان دوست دارد. رها کردن هنر،  ورزش یا شغلی که با علاقه مندی فراوان شروع کرده است. از دیگر علائم اختلال دو قطبی رها کردن تحصیلات است. او در بیشتر موارد به دنبال مقصر میگردد و در چرخه رفتاری خود با مقصرهایی که در ذهنش ساخته بدخلقی و پرخاشگری میکند. از علائم اختلال دو قطبی علاقه به تنهایی است. او دوست ندارد در جمع حاضر شود. به مادر وابستگی مفرط دارد و بیشتر ترسو بار می آید. اما همین فرد ترسو زمانی هم جرئت به خرج داده و با دیگران درگیر میشود و به ضرب و شتم میپردازد. بیشتر نا امید است و حرف از خودکشی میزند. حتی اقدام به خودکشی نیز میکند. اما نا امید نباشید. این اختلال درمان دارد.

تعریف اختلال دو قطبی

تعریف اختلال دو قطبی ازنامگذاریش پیدا است. در تعریف اختلال دو قطبی میتوان گفت : اختلال خلقی که ثابت نیست و تغییر میکند. دیگر تعریف اختلال دو قطبی گاه افسرده بودن و گاه پرنشاط وافر بودن است که به حالت دوم مانیا گفته میشود. این اختلال به سه دوره شدید، متوسط و خفیف تقسیم میشود. در حالت شدید ممکن است دچار بهت نیز شود. در این حالت حرف نمیزند و فقط به یک نقطه خیره میماند. که با دارو وگاه بستری شدن بهبود می یابد. بطور کلی دوران زندگی این افراد به دو دوره افسردگی و یا شیدایی میگذرد. در دوران افسردگی کم تحرک و بی انرژی و در دوران شیدایی پر انرژی و پرتحرک. در دوران افسردگی تمایل به انجام هیچ کاری حتی نظافت شخصی ندارند و در دوران شیدایی شادمانه به آرزوهای دور و دراز جامه عمل میپوشانند.

ابتلا به اختلال دو قطبی

ابتلا به اختلال دو قطبی احتمال میرود ژنتیکی باشد. ابتلا به اختلال دو قطبی در اثر فشارهای روحی فراوان در زمان کودکی یا بارداری مادر هم ممکن است بوجود بیاید. کودکانی که دچار تعرض جنسی یا جسمی بوده اند نیز در معرض چنین بیماری هستند. با این بیماران باید مدارا کرد چون تصمیم ها و خلقشان در کنترلشان نیست. مگر مداوا شوند. شما میتوانید در زمینه تربیت کودک تان از مشاوره کودک دروغگو هم استفاده کنید.