اعتیاد نوجوانان به گوشی موبایل: اختلال زمان در خانواده، دوستان و درس خواندن
اعتیاد نوجوانان به گوشی موبایل زمان خانواده، دوستان و مطالعه را مختل میکند.
داشتن گوشی موبایل برای یک نوجوان مثل این است که یک کودک در یک فروشگاه شیرینیفروشی باشد. با فروشگاههای برنامهای که گزینههای بیانتهایی ارائه میدهند، آسان است که ببینیم نوجوانان چگونه به گوشیهای خود اعتیاد پیدا میکنند. شرکتهای نرمافزاری به طور هدفمند راههایی برای جذب مردم، از جمله نوجوانان، به محصولات دیجیتال خود پیدا کردهاند.
اپلیکیشنهای رسانههای اجتماعی، که تعداد زیادی از آنها وجود دارد، بیشترین زمان نوجوانان را میبلعند. نوجوانان چندین ساعت در روز در این اپلیکیشنهای اجتماعی هستند. دادهها نشان میدهند که نوجوانان روزانه حدود 3 ساعت را در رسانههای اجتماعی میگذرانند. به طور شگفتآوری، 20 درصد از نوجوانان بیش از 5 ساعت در روز در این پلتفرمهای اجتماعی هستند. به طور متوسط، نوجوانان روزانه حدود 7 ساعت با گوشیهای خود سرگرم هستند.
اعتیاد به گوشی هوشمند بسیار واقعی است. هنگامی که نوجوانان از این برنامهها استفاده میکنند، یک ضربه دوپامین دریافت میکنند که در سیستم پاداش مغز ثبت میشود. این منجر میشود که نوجوان زمان بیشتری را صرف گوشیهای خود کند، زیرا این رفتار به طور مداوم تقویت میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اعتیاد به گوشی موبایل نوجوانان و اقداماتی که میتوان برای کاهش این مشکل انجام داد،می توانید از مشاوران خانواده آویژه کمک بگیرید.
تحقیقات زیادی نشان میدهد که استفاده بیش از حد از گوشیهای هوشمند، به ویژه رسانههای اجتماعی، بر مغز تأثیر میگذارد. در واقع، میتواند باعث ایجاد همان پاسخهای شیمیایی مغز مانند یک دارو شود. هنگامی که یک نوجوان لایکهای جدید، نظرات مثبت یا دنبالکنندگان جدید را در فیدهای خود میبیند، یک انفجار دوپامین دریافت میکند. مشابه با سرخوشی یک دارو، با افزایش استفاده از برنامههای اجتماعی، میل به تعامل بیشتر میشود.
زمان صرف شده برای تعامل در فیدهای اجتماعی با تثبیت این چرخه پاداش بیشتر و بیشتر میشود. نوجوان ممکن است فعالیتهای دیگری را که زمانی از آنها لذت میبرد، به منظور صرف زمان بیشتر در گوشیهای خود کنار بگذارد. تکالیف مدرسه انجام نمیشود که بر نمرات نوجوان تأثیر میگذارد. خواب از دست میرود که به طرق مختلف بر سلامتی آنها تأثیر میگذارد. زمان اجتماعی حضوری برای تعامل با غریبهها در فیدهای رسانههای اجتماعی معامله میشود.
همه این اثرات نامطلوب ناشی از استفاده بیش از حد از تلفن همراه میتواند منجر به مشکلات سلامت روان شود. اضطراب میتواند به دلیل هدر رفتن وقت در تلفن ایجاد شود. این باعث ایجاد استرس میشود زیرا نوجوان اکنون وقت کافی برای انجام تکالیف مدرسه یا کارهای خانه خود را ندارد. گذراندن بیش از حد وقت آنلاین همچنین منجر به افسردگی میشود، زیرا نوجوان شروع به احساس تنهایی میکند. پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره حضوری رایگان حتما این مقاله روانشناسان آویژه را بخوانید: مشاوره حضوری رایگان در غرب تهران
همانند سایر اعتیادهای رفتاری، علائم خاصی وجود دارد که نشان می دهد نوجوان به موبایل اعتیاد پیدا کرده است. علائم اعتیاد به گوشی موبایل نوجوان ممکن است شامل موارد زیر باشد:
والدین ممکن است بخواهند به یک زمان استراحت دیجیتال فکر کنند، جایی که همه گوشیها برای یک روز یا یک آخر هفته کنار گذاشته میشوند. استراحت از گوشیهای همراه برای کل خانواده بسیار مفید خواهد بود.
در دوران نوجوانی، مغز هنوز در حال ساخت است. مغز نوجوان در برابر چیزهایی که میتواند منجر به اعتیاد شود، مانند بازیهای ویدیویی و رسانههای اجتماعی، آسیبپذیرتر است. یک مطالعه اخیر توضیح میدهد که سیستم پاداش در مغز نوجوان چگونه کار میکند.
این مطالعه نشان میدهد که همان نوع آزادسازی دوپامین در پاسخ به لایکهای رسانههای اجتماعی وجود دارد که ممکن است در پاسخ به یک دارو وجود داشته باشد. مطالعات روانشناسان مرکز مشاوره خانواده آویژه اشاره میکنند که نوجوان علائم "خمودگی" مانند تحریکپذیری و اضطراب را نشان میدهد. این اتفاق زمانی میافتد که به آنها اجازه استفاده از تلفن همراه یا رسانههای اجتماعی داده نشود.
اما اضطراب و افسردگی به خودی خود میتواند نتیجه استفاده بیش از حد از تلفن همراه باشد. مطالعات نشان میدهند که نوجوانانی که زمان زیادی را در پلتفرمهای اجتماعی میگذرانند، از سطح بالاتری از مشکلات سلامت روان رنج میبرند. این به دلیل زمانی است که صرف برنامههای اجتماعی میشود که میتواند عزت نفس پایین، بدشکلی بدن و زورگویی را تقویت کند.
همچنین، زمان اضافی صرف شده برای گوشیهای هوشمند به معنای کمبود تماس حضوری با دوستان و خانواده است. زمان رو در رو برای مقادیر زیادی چت آنلاین با غریبهها صرف میشود. این تعاملات سطحی هستند و منجر به هیچ ارتباط انسانی واقعی نمیشوند. با گذشت زمان، این میتواند منجر به احساس تنهایی و افسردگی شود. برای دریافت مشاوره خانواده حتما این مقاله را بخوانید: مشاوره تلفنی رایگان مشکلات زناشویی
در ادامه راهکارها و نکاتی برای درمان اعتیاد نوجوان به گوشی برای والدین ارائه می دهیم:
والدین میتوانند به چند روش، استفاده از تلفن همراه نوجوان خود را محدود کنند. احتمالاً منع آنها از استفاده از تلفنهایشان بیفایده است، اما میتوانید قوانینی وضع کنید. به نوجوان یادآوری کنید که داشتن تلفن یک امتیاز است نه یک حق و اینکه شما هزینه آن را پرداخت میکنید. البته دستورالعملهای یک نوجوان 13 ساله با یک نوجوان 17 ساله متفاوت خواهد بود.
این نکات را برای والدین در نظر بگیرید:
از آنجایی که رسانههای اجتماعی در حال پیشرفت هستند، بهتر است والدین ابتکار عمل را به دست بگیرند و با نوجوان خود همکاری کنند تا به آنها کمک کنند تا با چالشها و مینهای احساسی کنار بیایند. یادگیری روشهای کاهش احتمال اعتیاد نوجوانان به گوشی موبایل میتواند به نوجوان شما کمک کند از خطرات سلامت روان جلوگیری کند.
مرکز مشاوره روانشناسی آویژه، درمان و حمایت فشرده مورد نیاز برای نوجوانان مبتلا به افسردگی یا اختلالات اضطرابی را فراهم میکند. نوجوانانی که با مشکلات سلامت روان مرتبط با اعتیاد به گوشی هوشمند دست و پنجه نرم میکنند، به سمت استفاده بهتر از وقت خود هدایت میشوند. برای اطلاعات بیشتر در مورد برنامه ما، با مشاوره آویژه تماس بگیرید.
منبع: مرکز مشاوره روانشناسی آویژه/// psychology.avije.org
"طلاق عاطفی" به وضعیتی گفته میشود که در آن زوجین، با وجود اینکه هنوز از نظر قانونی متاهل هستند، از نظر عاطفی به شدت از هم فاصله گرفتهاند. این وضعیت اغلب پیش از طلاق قانونی رخ میدهد، اما میتواند به طور مستقل نیز اتفاق بیفتد.
در طلاق عاطفی، همسران به تدریج از نظر عاطفی از یکدیگر فاصله میگیرند که منجر به فقدان صمیمیت، ارتباط و حمایت متقابل میشود. زوجین ممکن است با هم زندگی کنند اما زندگی جداگانهای داشته باشند و فعالیتها، اهداف یا علایق مشترک کمی یا هیچ داشته باشند.
پژوهش ها نشان میدهد که در طول فرآیند طلاق عاطفی، زوجین ممکن است درجات مختلفی از ترس، آرامش، غم، خشم، امید یا حتی رشد شخصی را تجربه کنند که اغلب بر اساس اینکه چه کسی طلاق را آغاز کرده است، متفاوت است.
مطالعه مرکز مشاوره خانواده آویژه در سال 2023 نشان داد که طلاقهای عاطفی همچنین میتواند با مشکلات هیجانی – دشواری در شناسایی و ارتباط با احساسات فرد – و احتمالا افسردگی مرتبط باشد. این تأثیرات سلامت روان بر هر دو فرد و ازدواج آنها، اهمیت تشخیص زودهنگام علائم و رسیدگی به آنها قبل از تشدید شدن را برجسته میکند.
در ادامه این مطلب مشاوران آویژه سه نشانه طلاق عاطفی را بررسی میکنیم:
مطالعهای که مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی آویژه انجام داده اند، نشان میدهد که طلاقهای عاطفی اغلب مدتها قبل از طلاق رسمی آغاز میشوند. بر اساس تجربیات مراجعان در مورد فاصله گرفتن از یکدیگر در دوران ازدواج؛ فقدان ارتباط، یکی از بارزترین نشانههای طلاق عاطفی است.
همسران ممکن است از به اشتراک گذاشتن افکار، احساسات، آرزوها و تجربیات روزانه خود با یکدیگر دست بردارند. مکالمات سطحی و سرد شده و به موضوعات ضروری مانند کارهای خانه، رفاه فرزندان یا امور مالی محدود میشوند.
گرمی و محبتی که زمانی مشخصه تعاملات آنها بود، جای خود را به دوری و بیتفاوتی میدهد. نشانههای غیرکلامی مانند تماس چشمی، لمس و زبان بدن توجهکننده که نشاندهنده ارتباط و علاقه هستند نیز ممکن است به طور قابل توجهی کاهش یابند.
عدم رابطه از زبان مراجع: "در نقطهای حتی رابطه بین ما سرد شد. فاصلهای شروع به شکلگیری کرد. ما دیگر موضوعات گفتگوی همیشگی نداشتیم. من روی لذتهای خودم تمرکز کردم، او روی کارش و رابطه ما از طریق بچهها بود. طلاق در واقع توقف نهایی فرآیندی بود که سالها قبل شروع شده بود."
فقدان ارتباط یک شکاف عاطفی بین همسران ایجاد میکند و باعث میشود آنها بیشتر شبیه همخانه باشند تا شریک زندگی. این میتواند احساسات اضطراب و تنهایی را حتی در کنار هم بودن ایجاد کند.
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره حضوری رایگان حتما این مقاله روانشناسان آویژه را بخوانید: مشاوره حضوری رایگان در غرب تهران
در ازدواجهای پر تنش، محبت فیزیکی و فعالیت جنسی میتواند به طور قابل توجهی کاهش یابد یا کاملا متوقف شود. زوجین طلاق عاطفی نیز تمایل دارند سطح بسیار پایینی از صمیمیت عاطفی را تجربه کنند که اغلب به دلیل قطع ارتباط عاطفی زیربنایی، ناسازگاری، فقدان جذابیت یا تعارضات حل نشده است.
یک مطالعه در سال 2021 نشان داد که وقتی ما شریک زندگی خود را مراقب و پاسخگو به نیازهایمان میدانیم، صمیمیت بیشتری را تجربه میکنیم که میتواند رضایت از رابطه را افزایش دهد. با این حال، طلاقهای عاطفی میتواند شامل از دست دادن ارتباط عمیق، نزدیکی، اعتماد، تفاهم متقابل، دسترسی عاطفی و پاسخگویی بین همسران باشد.
پس از مواجهه با چالشهای متعدد رابطه بدون حل موفقیتآمیز، همسران ممکن است نسبت به نیازها، احساسات و رفاه یکدیگر بیتفاوت شوند و از تلاش برای حفظ رابطه دست بردارند. این میتواند احساسات غفلت را بیشتر تقویت کند و چرخههای منفی بیتوجهی عاطفی به یکدیگر را ادامه دهد.
طلاقهای عاطفی اغلب شامل افزایش سطح درگیری است، جایی که زوجین قادر به حل آنها نیستند یا پس از تلاشهای ناموفق متعدد تسلیم میشوند. با گذشت زمان، این تعارضات حل نشده باعث ایجاد کینه و خصومت میشود. همسران ممکن است برای جلوگیری از هرگونه اصطکاک بیشتر از همدیگر دوری کنند و این باعث ایجاد فاصله عاطفی بیشتر میشود.
"ما به بحثهای بیانتهایی درباره اینکه چه کسی حق دارد، چه کلمهای گفته شده، با چه لحنی گفته شده و معنای آن چیست و چه مجازاتی باید برای آن در نظر گرفته شود، کشیده میشدیم. این تا جایی خستهکننده بود که در هشت یا نه سال آخر، تا حد امکان سعی میکردم صحبت نکنم، در اتاق جداگانهای باشم و زندگی خودم را بکنم." این توضیحات مربوط به یکی از مراجعان است که در اواخر زندگی اش دچار طلاق عاطفی شده بود.
طبق نظریه گاتمن، چهار رفتار مخرب در یک تعارض میتواند نشاندهنده پایان یک ازدواج باشد. این چهار رفتار عبارتند از:
انتقاد: حمله به شخصیت همسر به جای تمرکز بر رفتار خاص او.
تحقیر: بیاحترامی و استفاده از لحن کنایهآمیز برای نشان دادن عدم احترام.
دفاعی بودن: امتناع از پذیرش مسئولیت رفتار خود و سرزنش طرف مقابل.
دیوارکشی: عقبنشینی و امتناع از صحبت یا گوش دادن به طرف مقابل.
فقدان ارتباط باز
بدون ارتباط باز، سوءتفاهمها و فرضیهها افزایش مییابند. زوجین ممکن است به نیت یکدیگر شک کنند که منجر به سوءظن و ناامنی میشود.
خستگی عاطفی
با گذشت زمان، بار عاطفی درگیریهای مداوم و نیازهای برآورده نشده میتواند منجر به خستگی عاطفی شود و فضای کمی برای تعاملات مثبت باقی بگذارد. برای دریافت مشاوره خانواده حتما این مقاله را بخوانید: مشاوره تلفنی رایگان مشکلات زناشویی
نتیجهگیری
طلاق عاطفی فرآیندی تدریجی است که با از دست دادن صمیمیت، افزایش درگیری و خستگی عاطفی مشخص میشود. بدون مداخله مناسب، طلاق عاطفی میتواند به طلاق قانونی منجر شود.
مطالعهای در سال 2022 نشان داد که وقتی هر دو همسر مشکلاتشان را جدی میگیرند، خطر جدایی کاهش مییابد. با این حال، در طلاقهای عاطفی، ممکن است آنها احساس خستگی بیش از حد کنند و آشتی را به طور فزایندهای دشوار سازند.
علاوه بر این، تحقیقات نشان میدهد که همسران اغلب با هم میمانند و در یک دوره طولانی از طلاق عاطفی گرفتار میشوند زیرا روابط آنها هم عناصر مثبت و هم منفی دارد و پایان دادن به آنها یا ادامه دادن در مواجهه با مشکلات دشوار است.
درک اینکه شما در یک طلاق عاطفی هستید، حکم مرگ برای رابطه شما نیست، بلکه فرصتی برای تأمل در مورد آنچه شما، همسرتان و فرزندانتان، در آن شرایط گرفتار هستید، می باشد.
هیچ کس برنده نمیشود اگر حتی یکی از همسران در یک ازدواج ناراضی باشد. در حالی که طلاقهای عاطفی میتوانند چالشبرانگیز و دردناک باشند، رسیدگی به نارضایتی اولین قدم برای آمادهسازی خود برای حرکت از یک رابطه ناکام یا بهبود و بازسازی یک پیوند قویتر و مرتبطتر با همسرتان است.
آیا از خوشبختی خود در ازدواجتان مطمئن هستید؟ برای یک پاسخ مبتنی بر علم حتما با مشاوران مرکز روانشناسی آویژه صحبت داشته باشید و رضایت زناشویی در این زمینه کمک کننده می باشد.
منبع: مرکز مشاوره روانشناسی آویژه/// psychology.avije.org
عاشق شدن یکی از بهترین حسهای دنیاست
عاشق شدن حس فوقالعادهای داره. آدم احساس خوشبختی، هیجان و سرخوشی میکنه. اما این دوران شیرین تموم میشه و بعد از اون مشکلات شروع میشن. سوءتفاهمها، دعواها، سرزنش کردن و تفاوتها میتونن باعث فاصله بین زوجها بشن.
جالب است که بدونیم خیلی از زوجها به خصوص تو سالهای اول رابطه از هم جدا میشن؟ تحقیقات نشون میده که این آمار خیلی بالاست.
برای اینکه رابطه تون دوام بیاره، میتونید از راهکارهایی استفاده کنید که تو ادامه مطلب سایت مشاوره خانواده آویژه میگم.
گاهی وقتا ممکنه تصمیم بگیری ناراحتیت رو از طرف مقابلت نگه داری و بعدا پیش بکشی. اما قبل از اینکه بفهمی چی شده، این ناراحتیها جمع میشن و مثل طوفان بهت فشار میارن. خیلی مهمه که تو و همسرت مستقیم و با مهربونی بگین که چه چیزی ناراحتتون میکنه.
برای شروع، با نشون دادن اهمیت به احساسات طرف مقابلت شروع کن. مثلا بگو: «برام مهمه که رابطهمون خوب باشه» یا «میدونم نمیخواستی ناراحت بشم». بعدش رفتار طرف مقابلت رو که دوست داری تغییر کنه، واضح توضیح بده و احساسات خودت رو هم بگی، مثلا عصبانی، ناراحت، کلافه یا گیج. بعدش مستقیم بگو که دوست داری چه تغییری ایجاد بشه، مثلا: «دوست دارم با صدای آرومتر باهام حرف بزنی» یا «میشه لطفا صبر کنی تا حرفم تموم بشه بعد حرف بزنی». در آخر هم از طرف مقابلت بخوای که قبول کنه: «میتونی قبول کنی که اینجوری رفتار کنی؟»پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره حضوری رایگان حتما این مقاله روانشناسان آویژه را بخوانید: مشاوره حضوری رایگان در غرب تهران
دلایل زیادی هست که ممکنه باعث بشه بخوای طرف مقابلت رو برای مشکلات سرزنش کنی، مثلا چیزی که گفته یا نکرده. اما هیچ چیز خوبی از این کار در نمیاد چون طرف مقابل احساس حمله میکنه و مجبور میشه از خودش دفاع کنه، نه اینکه به مشکل اصلی فکر کنه. تصور کن طرف مقابلت بگه: «دیوونهای که اینجوری فکر میکنی!» فورا تمرکز از مشکل اصلی، مثلا ترس از خیانت، دور میشه و طرف مقابل حالت دفاعی میگیره و میگه: «من دیوونهام؟ تو دیوونهای!»
پس بهتره به جای سرزنش، از جملههای «من احساس میکنم» استفاده کنی تا تمرکز روی مشکل اصلی بمونه. مثلا بگو: «وقتی تنها میمونم و تو با دوستات بیرون هستی، عصبانی میشم» یا «کلافه میشم که زبالهها هنوز بیرون نرفته». اینجوری بهتر میتونی با همدیگه حرف بزنید و مشکل رو حل کنید، چون احساسات طرف مقابلت رو درک میکنید و اون رو تحقیر نمیکنید.
گاهی اوقات یه دعوا از یه موضوع شروع میشه اما بعدش به جاهای دیگه کشیده میشه. قبل از اینکه بفهمی چی شده، بحث تون مثل ماشین روی یخ سر میخوره و از مسیر اصلی خارج میشه. مراقب باش که بحث تون به جاهای دیگه نره و روی یه موضوع تمرکز کن. اگه از موضوع اصلی دور بشید، بحث تون گم میشه و نمیتونید مشکل تون رو حل کنید. زوجهایی که روی یه موضوع تمرکز میکنن، بیشتر احتمال داره که بتونن مشکل رو حل کنن. با صبر و درک کردن همدیگه، هر دو نفر فرصت دارن که احساساتشون رو پردازش کنن و به یه راه حل برسن، بدون اینکه موضوع رو عوض کنن.
این جمله رو خیلی شنیدید و شاید تکراری به نظر برسه، اما هنوز هم درست است: ارتباط سالم بین زوجها پایه اصلی هر رابطه موفقی هست. ارتباط سالم یعنی چی؟ یعنی گوش دادن فعال، نگاه کردن به چشمهای طرف مقابل، و توجه کامل به حرفهای اون. یعنی با لحن مناسب حرف زدن و زبان بدن احترامآمیز داشتن. یعنی از جملههای «من» استفاده کردن و احساسات خودتون رو بیان کردن، نه اینکه طرف مقابلت رو سرزنش کنید. و یعنی قبول کردن اشتباه خودتون. با رعایت این نکات، میتونید رابطه قوی و پر از عشق و هماهنگی داشته باشید. برای داشتن ارتباط موثر و مفید با همسرتون می تونید از مشاوران مرکز مشاوره خانواده آویژه کمک بگیرید.
یکی از راههای حل اختلاف بین زوجها، ذهن باز داشتن در طول بحثه. خیلی راحت میشه تو بحث گیر کنیم و فقط به فکر خودمون باشیم، اما اینجوری نمیتونیم انعطافپذیر باشیم و حرفهای طرف مقابلمون رو درک کنیم. بهتره که خودمون رو کنار بذاریم و بیطرفانه به قضیه نگاه کنیم، بدون اینکه طرفداری کنیم یا بخوایم خودمون رو برتر نشون بدیم. اینجوری میتونیم با همدیگه حرف بزنیم و نظر طرف مقابلمون رو بفهمیم و قبول کنیم. وقتی زوجها ذهن باز دارن، بهتر میتونن با مشکلات زندگی کنار بیان.
کتاب خودیاری معروف «خُردهدردها رو جدی نگیر» نوشته ریچارد کارلسون، توصیههایی برای اینکه چیزهای کوچیک اذیتتون نکنه، ارائه میده. مشکلات و استرسهای روزمره میتونن برای رابطهتون مشکلساز بشن، اگه بذارین جلوی کارهاتون رو بگیرن و لذت بردنتون رو کم کنن. این کتاب بهمون یادآوری میکنه که بیشتر چیزهایی که نگرانش میشیم، مهم نیستن. کارلسون همچنین توصیه میکنه که از تلاش برای کامل بودن دست برداریم و چیزها رو همانطور که هستن، با همه نقصهاشون، قبول کنیم و دوست داشته باشیم. برای اینکه دید بهتری داشته باشیم، پیشنهاد میکنه که برای مشکلات دیگران هم دلسوزی کنیم تا از فکر کردن زیاد به مشکلات خودمون راحت بشیم. اگه صبور نیستید، سعی کنید ۱۰ دقیقه صبور باشید و کم کم این زمان رو بیشتر کنید.برای دریافت مشاوره خانواده حتما این مقاله را بخوانید: مشاوره تلفنی رایگان مشکلات زناشویی
شاید همسرت دوباره زبالهها رو بیرون نذاشته، یا دیر اومده وقتی قرار بود سر وقت باشه، یا به پیامت جواب نداده. آیا تو اینجور موقعیتها سریع قضاوت منفی میکنی و بر اساس اون رفتار میکنی؟ طبیعیه که درباره رفتار دیگران حدس بزنیم، اما اینجوری نمیتونیم رابطه خوبی داشته باشیم. بهتره نفس عمیق بکشی و از خودت بپرسی: «دارم چی فرض میکنم؟» و «میشه جور دیگه فکر کرد؟» با فکر کردن به احتمالهای دیگه، میتونی نظرت رو عوض کنی. بعدش، دنبال توضیح مثبت برای رفتار طرف مقابلت باش، مثلا شاید خسته بوده یا حواسش نبوده. یا اگه مطمئن نیستی، ازش بپرس.
مرکز مشاوره روانشناسی آویژه معتقد است مشاوره میتونه برای زوجها، چه تازه ازدواج کرده باشن یا سالها زندگی مشترک داشته باشن، خیلی مفید باشه. برنامه مشاوره خانواده و ازدواج به شما کمک میکنه تا بتونید مهارتهای لازم برای کمک به دیگران رو یاد بگیرید.
حتی مشاوره تلفنی به شما دیدگاه کاملی میده تا بتونید به بقیه کمک کنید مشکلات زندگیشون رو حل کنن. با استفاده از برنامههای تعاملی، مطالعه موردی و آموزشهای باکیفیت، شما مهارتهای فکر کردن و تحقیق خوبی پیدا میکنید که میتونید به مشتریهاتون انتقال بدید و بهشون کمک کنید زندگی بهتری داشته باشن.
منبع: مرکز مشاوره روانشناسی آویژه/// psychology.avije.org
خلق و خوی چیزی است که ما با آن متولد میشویم. اگر فرزند شما لجباز است، باید بدانید که شما تنها والدینی نیستید که فرزند لجبازی دارد. بسیاری از والدین بچههای لجباز دارند و زمانی که کودکان خیلی کوچک هستند مشکلی نیست. اما نحوه برخورد شما با فرزند لجبازتان تفاوت زیادی در نوع بزرگسالی که او خواهد داشت ایجاد میکند. دوره نوپایی و نوجوانی سختترین دورهها برای کنترل هستند. اگر فرزندتان از گوش دادن به شما امتناع کند، ممکن است شما را دیوانه کند. پس اگر فرزند لجبازی دارید چه کاری میتوانید انجام دهید؟ این مقاله مرکز مشاوه کودک آویژه را بخوانید و دریابید که چگونه با لجبازی فرزندتان کنار بیایید.
مهم است بدانیم که لجبازی بخشی از شخصیت برخی از کودکان است، در حالی که در برخی کودکان دیگر، راهی برای فشار آوردن به مرزها و تأکید بر خواست خودشان است. بنابراین، وظیفه شما این است که به فرزندتان راههای مختلفی را برای کنترل استرس و بیان احساساتش آموزش دهید.
این مقاله مشاوره آویژه را حتما از دست ندهید: مشاوره رایگان حضوری در غرب تهران
اگر فرزند شما اغلب رفتار لجبازانه از خود نشان میدهد، ممکن است تعجب کنید که چه چیزی باعث میشود این کار را انجام دهد. آیا این صرفاً به دلیل شخصیت اوست یا چیز دیگری در کار است؟ در اینجا برخی از دلایل رایج لجبازی در کودکان آورده شده است.
1. عدم بلوغ
ممکن است فرزند شما کاملاً درک نکند که چرا چیزی ممکن است مجاز نباشد. بلوغ با افزایش سن ایجاد می شود و رشد میکند و اگر فرزند شما دوستانش را میبیند که کاری را انجام میدهند که معمولاً توسط شما مجاز نیست، ممکن است باعث رفتار لجبازی شود. هیچ منطقی در این مورد کمک نخواهد کرد.
2. سوءتفاهم
به عنوان یک والد، ممکن است دائماً احساس غرق شدن کنید که ممکن است به شکل عصبانیت به فرزندتان منتقل شود. اگر دائماً به فرزندتان داد میزنید یا سعی میکنید او را تنبیه کنید، ممکن است به مهارت لجبازی و رسیدن به هدف خود از آسیب دیدن عادت کند. همیشه توصیه میشود با فرزندتان صحبت کنید تا اینکه به او داد بزنید.
3. مقایسه مداوم
برخی از کودکان دائماً با دوستان یا خواهر و برادر خود مقایسه میشوند که میتواند با گذشت زمان آسیبزا باشد. برخی از کودکان هنگام مقایسه، به عنوان راهی برای مقابله با ناامیدی خود، رفتار لجبازانه از خود نشان میدهند.
4. نبود الگوی مناسب
کودکان رفتار اطرافیان خود را مشاهده میکنند. اگر شما، همسرتان یا هر عضو دیگری از خانواده اغلب رفتار لجبازانهای در خانه از خود نشان میدهید، فرزند شما ممکن است همین کار را تقلید کند. علاوه بر این، اگر میبینند که دوستانشان لجبازی میکنند و از آن خلاص میشوند، ممکن است فکر کنند که میتوانند همین کار را انجام دهند.
5. نیاز به آزادی
با بزرگتر شدن کودک، نیاز او به استقلال نیز افزایش مییابد. اگر فرزند شما اغلب احساس میکند که توسط شما کنترل میشود، ممکن است به عنوان راهی برای تأکید بر استقلال خود، لجبازی کند. تا زمانی که خطرناک نباشد، بگذارید فرزندتان چیزها را خودش کشف کند.
فقط به این دلیل که فرزند شما در مورد اعمال و اراده خود، رفتارهای خاص از خود نشان می دهد، به او برچسب لجباز نزنید. بین مصمم بودن و لجبازی تفاوت ظریفی وجود دارد. در اینجا برخی از ویژگیهای رفتاری کودکان لجباز اشاره می کنیم:
برای برخورد صحیح با کودک لجباز، ابتدا مهم است که بفهمیم چرا او اینگونه است و چه چیزی او را به این شکل درآورده است. یک مورد این است که فرزند شما مصمم باشد و مورد دیگر لجبازی است. مصمم بودن به عنوان «قاطعیت هدف» تعریف میشود، در حالی که لجبازی «امتناع از تغییر فکر، رفتار یا عمل تحت هرگونه فشار خارجی» است. لجبازی میتواند ژنتیکی باشد و همچنین رفتاری اکتسابی باشد که با مشاهده دیگران آموخته میشود. اما این رفتار را میتوان برای اثبات بهرهوری و تبدیل کردن فرزندتان به فردی همه جانبه هدایت کرد.
از نظر روانشناسان مرکز آویژه لجبازی در نوزادان، خردسالان، نوجوانان نیز وجود دارد. لجبازی میتواند در هر سنی ظاهر شود و سپس تا بزرگسالی ادامه یابد. به عنوان یک والد، مهم است که راههایی برای برخورد با فرزند لجباز خود پیدا کنید تا بتوانید رفتار او را بدون استرس تا حدودی کنترل کنید. در اینجا چند تکنیک برای برخورد با یک کودک لجباز آورده شده است:
1. با فرزندتان بحث نکنید
کودکان لجباز همیشه آمادهی رویارویی با یک بحث هستند. بنابراین، به آنها این فرصت را ندهید. در عوض، به هر آنچه فرزندتان میخواهد بگوید گوش دهید و آن را به یک گفتگو تبدیل کنید، نه یک بحث. وقتی نشان میدهید که آماده هستید به حرفهای آنها گوش دهید، احتمال بیشتری دارد که آنها نیز به حرفهای شما گوش دهند.
2. ارتباط برقرار کنید
فرزندتان را مجبور نکنید کاری را انجام دهد که نمیخواهد. این فقط باعث میشود سرکشتر شوند و مصمم باشند دقیقاً کاری را انجام دهند که نباید انجام دهند. بنابراین، اگر میخواهید فرزندتان تلویزیون را خاموش کند و به جای آن مشق بنویسد، سعی کنید مدتی با او تلویزیون تماشا کنید. این باعث ایجاد نوعی رفاقت میشود و بعد از مدتی میتوانید از فرزندتان بپرسید که آیا دوست دارد در حالی که شما کتاب میخوانید یا کار میکنید مشق بنویسد.
3. چند مورد برای انتخاب ارائه دهید
گفتن به یک کودک لجباز که چه کاری انجام دهد، یک روش قطعی برای شعلهور کردن روحیه سرکشی آنها است. در عوض، به آنها گزینههایی برای انتخاب بدهید، زیرا این باعث میشود احساس کنند که کنترل زندگی خود را در دست دارند و میتوانند به طور مستقل تصمیم بگیرند که چه کاری میخواهند انجام دهند. برای جلوگیری از سردرگمی کودک، انتخابها را محدود کنید و فقط دو یا سه گزینه ارائه دهید. برای مثال، اگر میخواهید اتاقش را تمیز کند، از او بپرسید که میخواهد با تخت شروع کند یا کمد، به جای اینکه بگویید: «از کجا میخواهی شروع کنی؟»
4. خود را جای فرزندتان بگذارید
به موضوع از دیدگاه فرزندتان نگاه کنید و سعی کنید بفهمید چرا اینگونه رفتار میکند. اگر قول دادهاید او را به پارک ببرید اما به دلیل بد شدن هوا از آن سر باز زدهاید، باید به او توضیح دهید که چرا نمیتوانید به قول خود را عمل کنید. فرزند شما فقط آن را به عنوان یک قول شکسته میبیند، اما با توضیح دادن اینکه چرا نمیتوانید بیرون بروید و تعیین یک تاریخ بعدی برای بیرون رفتن، میتوانید اوضاع را بهتر کنترل کنید.
5. حفظ آرامش در خانه
مطمئن شوید که خانه شما جایی است که فرزندتان در آن احساس خوشبختی، راحتی و امنیت میکند. با همه افراد خانه، به خصوص همسرتان، مودب باشید، زیرا کودکان از طریق مشاهده یاد میگیرند. آنها احتمالاً آنچه را میبینند تقلید میکنند، بنابراین ضروری است که آرامش را حفظ کنید و از بحث و جدل و توهین کردن در مقابل کودک خودداری کنید.
6. مهارتهای مذاکره خود را تقویت کنید
کودکان لجباز وقتی چیزی میخواهند، به سختی میتوانند یک نه قاطع را بپذیرند. بنابراین، به جای قانونگذاری، سعی کنید با آنها مذاکره کنید. برای مثال، اگر فرزندتان اصرار دارد که دو داستان قبل از خواب گوش کند، با رسیدن به توافقی که میتواند یک داستان را برای امشب و دیگری را برای فردا انتخاب کند، او را قانع کنید.
7. تشویق رفتار مثبت
با الگو بودن و داشتن نگرش مثبت در همه زمانها پیش قدم باشید. اگر از کلمات «نه»، «نمیتوانم» یا «نخواهم» زیاد استفاده میکنید، احتمالاً فرزندتان نیز همین کار را انجام میدهد. با نگاهی مثبت به لجبازی فرزندتان نگاه کنید تا اینکه در مورد آن منفی باشید. سعی کنید با پرسیدن سوالاتی که پاسخ «بله» یا «نه» دارد، آن را به یک بازی تبدیل کنید. سوالات خود را طوری تنظیم کنید که پاسخ بیشتر اوقات «بله» باشد. این پیام را میفرستد که به فرزندتان گوش داده میشود و قدردانی میشود.
8. ایجاد روال
پایبندی به روالهای روزانه و همچنین هفتگی میتواند به بهبود رفتار فرزندتان و همچنین عملکرد او در مدرسه کمک کند. زمان خواب باید مشخص شود و باید به گونهای باشد که استراحت کافی برای فرزندتان فراهم کند. کمبود خواب و خستگی میتواند منجر به مشکلات رفتاری در کودکان بین سه تا دوازده سال شود.
9. قوانین و پیامدها را تعیین کنید
کودکان لجباز برای رشد به قوانین و مقررات نیاز دارند. بنابراین، مرزها را تعیین کنید و انتظارات خود را در یک جلسه خانوادگی روشن کنید. از فرزندتان بخواهید در مورد پیامدها و همچنین نظرات خود در مورد هر یک از آنها اظهارنظر کند. ثبات مهم است، اما این به معنای سختگیری نیست. مهم است که گاهی اوقات انعطافپذیر باشید، مانند زمانی که در تعطیلات هستید یا در مواقعی که فرزندتان رفتار نمونهای از خود نشان میدهد. این به آنها نشان میدهد که پیروی از قوانین نیز میتواند پاداشدهنده باشد و قصد خفهکردن ندارد.
10. به فرزندتان اجازه کاوش دهید
دنیا جای شگفتانگیزی است و همه آنچه فرزندتان میخواهد انجام دهد کاوش در آن است. بنابراین، بگذارید آنها در محدوده خود چیزها را برای خودشان کشف کنند. اگر در پارک هستید، دائماً دنبال فرزندتان نروید. در عوض، بگذارید آزادانه بدود و طبیعت و چیزهای اطراف خود را کاوش کند. این باعث میشود احساس استقلال کنند و منجر به رفتار لجبازی کمتر میشود، که برای یادگیری نحوه برخورد با کودکان لجباز ضروری است.
منبع: مرکز مشاوره کودک آویژه// https://psychology.avije.org/
در دنیایی که بزرگ شدیم، مدتهاست به این ضربالمثل "مرد که گریه نمیکند" اعتماد کردهایم. از همان کودکی به پسر بچهها گفته میشود که "پسر قوی گریه نمیکند". نتیجه این تربیت مردانی هستند که فکر میکنند ابراز احساسات نشانه ضعف است. اما خانمهای عزیز، هر چقدر هم دوست داشته باشیم باور کنیم که این درست است، احساسات جنسیت ندارند! بنابراین اگر در تلاشید تا در رابطه با یک شریک حساس کنار بیایید، اجازه دهید دستتان را بگیریم و راهنماییتان کنیم.
باور اینکه مردان به اندازه زنان احساسات عمیقی ندارند بسیار ساده است، در حالی که این تصور کاملا اشتباه است. طبق مطالعهای که توسط مشاوران و متخصصان آویژه انجام شده است، "زنان نسبت به مردان احساساتیتر نیستند"، اما آنها فقط از دریچه کلیشههای جنسیتی دیده میشوند.
وقتی صحبت از افراد بسیار حساس میشود، آنها بیشتر از همه دوست دارند توسط همسرشان شنیده، دیده و ارزشمند احساس شوند. بنابراین شما باید بدون اینکه حساسیت آنها را زیر سوال ببرید، به آنها توجه کنید. بله گاهی اوقات میتواند طاقتفرسا باشد، اما صبور بودن و گوش دادن خوب در کنار نکات ذیل میتواند کمککننده باشد. در ادامه با مشاروان مرکز مشاوره آویژه همراه باشید.
مهم است که به همسرتان فضا بدهید تا احساسات خود را بروز دهد، بیان کند و بپذیرد. این باعث نمیشود که او کمتر مرد باشد. در واقع، این امکان را ایجاد میکند که در رابطه درک بیشتری ایجاد شود.
هر انسانی احساسات دارد. اگر همسرتان احساساتی یا بسیار حساس است، آن را سرکوب میکند یا با ورزش، نوشیدن، تماشای تلویزیون یا خوابیدن آن را تخلیه میکند. ایجاد محیطی امن برای عادیسازی ابراز احساسات خوب است.
بسیاری از شریکهای مرد حساس دارای حس قوی شهودی هستند، زیرا با احساسات و عواطف خود در ارتباط هستند. بنابراین، خوب است که با حوصله به دیدگاه آنها گوش کنید، زیرا این به شما کمک میکند تا با طبیعت حساس آنها بهتر کنار بیایید.
گریه میتواند مفید باشد. اگر شریکتان در مواقعی ترجیح میدهد گریه کند، کاملاً درست است که به او اجازه دهید احساسات خود را تخلیه کند. مردان به اندازه زنان مستحق ابراز احساسات خود هستند و گریه کردن یکی از راههای طبیعی برای انجام این کار است. سرکوب احساسات میتواند منجر به استرس، اضطراب و حتی مشکلات سلامتی جسمی شود. هنگامی که شریکتان گریه میکند، مهم است که به او گوش دهید و حمایت خود را نشان دهید. سعی کنید با او صحبت کنید، دستش را بگیرید یا به او آغوش بدهید. از قضاوت یا انتقاد از او خودداری کنید، زیرا این فقط اوضاع را بدتر میکند. به یاد داشته باشید که گریه کردن نشانه ضعف نیست. در واقع، این نشانه قدرت و شجاعت است که بتوانید احساسات خود را به اشتراک بگذارید و به خودتان اجازه دهید آسیب پذیر باشید. اگر به دنبال مشاوره رایگان خوب هستید این مقاله مشاوره آویژه را حتما از دست ندهید: مشاوره حضوری رایگان در غرب تهران
در اینجا چند نکته دیگر برای کمک به شریکتان در هنگام گریه کردن مشاوران آویژه آورده اند:
اگر نگران سلامت روان شریکتان هستید، لطفاً از یک متخصص و روانشناس کمک بگیرید.
شریکهای مرد حساس میتوانند درک بهتری از احساسات زنان داشته باشند. و مطمئن هستیم که زنان این را دوست خواهند داشت!
آنها ممکن است گاهی به اطمینان خاطر نیاز داشته باشند و کاملاً خوب است که به آنها اطمینان بدهید تا به تأیید مداوم نیاز نداشته باشند.
آنها ممکن است به طور طبیعی بسیار بخشنده باشند زیرا حساس هستند و میتوانند بسیار توجه و مراقب نیازها و خواستههای دیگران باشند.
جذب شدن در درد دیگران میتواند برایشان بسیار طبیعی باشد که باعث میشود بسیار زود یاد بگیرند. خوب است که آنها این موضوع را درباره خودشان تشخیص دهند و به آنها توضیح دهید که همدلی کنند (احساسات دیگران را درک کنند اما همچنان کاری را که میخواهند برای خود انجام دهند) به جای همدردی (درک و احساس کردن احساسات دیگران، که آنها را از انجام کاری که میخواهند محدود میکند).
شریکهای بسیار حساس ممکن است از بسیاری جهات بسیار خلاق باشند. این همچنین میتواند آنها را به عنوان یک شخصیت بسیار دوستداشتنی تبدیل کند. این اغلب میتواند موجب ایجاد رفتارهای بهتر و نرمال تر در مردان احساسی شود.
شریکهای حساس میتوانند ضریب هوشی عاطفی بالایی داشته باشند. هوش عاطفی بالاتر آنها به آنها اجازه میدهد تا یک موقعیت را بسیار بهتر درک کنند. برای گرفتن دیدگاههای آنها میتوانید گاهی اوقات از دیدگاه و توصیههای آنها کمک بگیرید.
منبع: مرکز مشاروه خانواده آویژه// https://psychology.avije.