دلایل و عوارض بی میلی مردان به زنان چیست؟
به گزارش مرکز مشاوره خانواده آویژه: نظر شما در مورد عدم توجه و بی میلی در یک رابطه چیست؟ آیا فکر میکنید نیاز به توجه فقط نوعی نیازمندی فرد است که نباید نادیده گرفته شود؟ توجه و محبت در رابطه عاطفی و زناشوییی مهم است و مهم نیست که ما تا چه حد درگیر زندگی پر مشغله مان هستیم. اگر از اهمیت توجه به همسر بدانید، راهی برای انجام آن پیدا میکنید. در واقع اگر کسی را دوست داشته باشیم، همواره راهی پیدا خواهیم کرد تا نشان دهیم که چقدر برای ما معنی دارد و یکی از ساده ترین راه ها این است که به او توجه و محبت کنیم. به طور کلی شما به ندرت مردی را پیدا میکنید که از بی توجهی همسرش شکایت کند. در مقابل زنان بسیار نیازمند توجه همسرشان هستند و بی توجهی به زن عواقب جبران ناپذیری در زندگی خواهد داشت. با این وجود گاهی شاهد بی تفاوتی مردان به زنان هستیم. این بی تفاوتی و بی میلی به هر دلیلی که باشد، عواقبی را به دنبال دارد که در اینجا مفصلا در بحث مشاوره خیانت همسر قرار میگیرد.
قبل از اینکه بخواهیم درباره دلایل و چگونگی بی توجهی مردان به زندگی مشترک و همسرانشان بپردازیم ابتدا باید نشانه های خیانت مردان به زنان را بدانیم. در واقع نشانه های بی توجهی مرد به زن در هر رابطه ای متفاوت است. اما میتوان چند عامل کلی را در نظر گرفت که تایید کننده بی مهری مرد به زن است از جمله:
[caption id="attachment_11077" align="aligncenter" width="1080"] عوارض بی میلی مرد به زن[/caption]
وقتی احساس میکنید شریک زندگیتان نسبت به شما بی تفاوت است، میتواند بسیار ناامیدکننده، گیج کننده و آزار دهنده باشد و میتواند احساس امنیت شما را در رابطه از بین ببرد. این قطعاً موضوعی نیست که از آن چشم پوشی کنید. حقیقت این است که دلایل زیادی برای بی مهری شوهر وجود دارد. اگر در چنین وضعیتی قرار گرفته اید حال زمان آن فرا رسیده است که نگاهی دقیق به رابطه خود بیندازید تا دلیل نارضایتی را تعیین کنید و ببینید که آیا این رابطه ارزش اصلاح دارد یا خیر. لذا در همین راستا برخی از دلایل خیانت مردان و بی توجهی مرد به زن را در ادامه آورده ایم:
علت بی محلی مردان را میتوان از دست دادن علاقه دانست. در واقع این احتمال وجود دارد که همسرتان علاقه خود را به شما و رابطه از دست داده و نمیداند چگونه با شما ارتباط برقرار کند. مردی که به همسرش توجه نمیکند، به آنچه شریک زندگیش میگوید اهمیت نمیدهد، برای حضور همسرش ارزشی قائل نیست و به زندگی مشترک اهمیت نمیدهد، ممکن است گام هایی در جهت زندگی بدون همسر برداشته باشد. اگر به دنبال درمان پرخاشگری هستید حتما مقاله پرخاشگری چیست را مطالعه نمایید.
یک دلیل خیلی ساده برای بی تفاوتی شوهر به زن مشغله های کاری و حواس پرتی است. در واقع وقتی مردی برای موارد مختلفی مثل پروژه های کاری، مسائل شخصی یا خانوادگی تحت فشار است، انرژی لازم برای پرداختن به سایر جنبه های زندگی از جمله توجه به نیازهای همسرش را ندارد. گاهی ممکن است شرایط آنقدر پیچیده باشد که حتی نیازهای شما دیده نشود. در چنین مواردی کمی یادآوری اینکه شما عضوی مساوی از رابطه هستید و نیازهایی نیز دارید، میتواند به تغییر رویه همسرتان کمک کند.
در بسیاری موارد دلیل بی تفاوتی مرد به زن این است که متقابلا بی تفاوتی میبیند. اگر شما همیشه یک مکالمه بی وقفه دارید، مرتباً با همسرتان صحبت میکنید، تمایل به قطع کردن حرف های او دارید و فقط گوینده خوبی هستید، آنها از اشتراک افکار و احساسات خود با شما دست میکشند. زیرا میدانند شنیده نمیشوند و شما توجهی به آنها ندارید. آیا میتوان خیانت را جبران کرد پیشنهاد میکنیم مقاله اعتماد بعد از خیانت را بخوانید.
[caption id="attachment_11078" align="aligncenter" width="800"] علت بی میلی مرد به زن[/caption]
در بیشتر موارد، عدم برقراری یک ارتباط سالم میتواند علت بی میلی و سرد شدن مردان باشد. به عنوان مثال ، یک مشاجره بین شما دو نفر میتواند باعث شود شما خواسته یا ناخواسته حرف سختی را به شوهرتان بگویید. بعداً، ممکن است آن را فراموش کنید و به حالت عادی برگردید. اما شوهر شما هنوز آسیب دیده و عصبانی است و به جای اینکه به شما بگوید چیزی او را آزار میدهد، شروع میکند به اجتناب از برقراری هرگونه مکالمه با شما. بدون برقراری ارتباط مناسب، شکاف بین شما دو نفر بیشتر میشود و به رابطه شما آسیب میزند.
گاهی اوقات، ممکن است احساس کنید شوهرتان به جای اینکه بیشتر وقتش را با شما بگذراند، با دوستانش است. در بعضی موارد، ممکن است او قصد نداشته باشد که شما را نادیده بگیرد. البته این غفلت میتواند عمدی هم باشد، و شوهر شما دوست داشته باشد وقت بیشتری را با دوستانش بگذراند. این تمایل میتواند علت بی تفاوتی مرد به زنش باشد.
اختلافات و مشاجرات در هر رابطه ای رایج است، چه این رابطه قدیمی باشد و چه جدید. بعضی اوقات، خواسته یا ناخواسته، تمایل دارید که یک بحث را با سرزنش شوهر خود یا عنوان کردن عیب های او به پایان برسانید. هنگامی که این کار را انجام میدهید حتی اگر عذرخواهی کنید، ممکن است شوهر شما به شدت آزرده خاطر شود. این میتواند شوهر شما را ناراحت کند، و احتمالا در برخی موارد علت بی مهری شوهر همین است. راه های تشخیص خیانت برای خواندن این مقاله کلیک کنید.
خواه تازه ازدواج کرده باشید یا سالها ازدواج کرده باشید، صمیمیت جسمی نقش مهمی در روابط شما دارد. بدون آن، رابطه خسته کننده میشود. عدم رفع نیاز جنسی در یک رابطه از عمده ترین دلایل برای کم توجهی شوهر است. اگر شما و همسرتان قادر به لذت بردن از رابطه جنسی نیستید، احتمال این وجود دارد که از هم دور شوید و شوهرتان ممکن است شروع به بررسی راه های دیگر کند و شما را نادیده بگیرد. صحبت در این باره و تلاش برای یافتن راه هایی برای جذاب کردن زندگی جنسی میتواند به شما کمک کند. اما نادیده گرفتن یکدیگر به شما کمک نمی کند. مشاوره تلفنی خانواده آویژه در خدمت شما عزیزان می باشد.
خیانت میتواند علت بی توجهی مرد به زن باشد که باعث افزایش فاصله بین زن و مرد میشود. اگر شوهر شما شخص دیگری را دوست داشته باشد، رفتار او شروع به تغییر میکند. او سعی میکند از شما دور شود یا شما را نادیده بگیرد. اما، نباید این را مطرح کنید، مگر اینکه مدرکی داشته باشید. چون گاهی اوقات، آنچه فکر میکنید، ممکن است درست نباشد.
همه این موارد میتواند دلیل بی احساسی و بی مهری مرد نسبت به زن یا خیانت مردان متاهل را توضیح میدهد. علاوه بر این میتوان به برخی از عوامل دیگر مثل گذشته فرد، دعواهای مداوم و... نیز اشاره کرد. اما شما باید بدانید که کلید حل مشکلات، شناسایی علت و سپس فکر کردن در مورد این است که چه کاری باید انجام شود.
[caption id="attachment_11079" align="aligncenter" width="800"] دلیل بی میلی مرد به زن[/caption]
همانطور که گفتیم دلایل مختلفی وجود دارد که به سبب آن همسرتان شما را نادیده بگیرد. اما این نکته را فراموش نکنید که برای اصلاح امور با شوهرتان هرگز دیر نیست. شما فقط باید طرز برخورد با خیانت مردان و بی توجهی شوهر را یاد بگیرید. برای این کار کافیست نکات زیر را در نظر داشته باشید:
گفته می شود که ارتباط سالم برای حل مسائل حل نشده در یک رابطه یا ازدواج بهترین گزینه است. معمولا مشاهده میشود که هنگامی که یک زن بیاحساسی مرد را درک میکند، متقابلا سرد میشود و این فاصله را بیشتر میکند. اما این کار اشتباه است. یادتان باشد اگر او شما را نادیده میگیرد، پس باید شما کسی باشید که اولین قدم را بر میدارد. ارتباط درست و صحبت در مورد مسائل ازدواج به شما کمک میکند تا با مشکل روبرو شوید و با هم یک راه حل پیدا کنید.
بهترین کار در مواجه با بی محلی مرد به زن این است که حتی اگر شوهرتان شما را نادیده میگیرد، شما مهربان باشید و به او نشان دهید که چقدر برایتان مهم است. نه اینکه به فکر یک برنامه انتقام باشید. برای این کار لازم نیست حتما کار خارق العاده ای انجام دهید همین که به علایقش اهمیت دهید کافیست. مثلا غذای مورد علاقه اش را بپزید، فیلم مورد علاقه اش را پخش کنید و... او ممکن است در ابتدا اکراه داشته باشد اما به آرامی شروع به تسلیم شدن میکند و نمیتواند به این بی اهمیتی در رابطه ادامه دهد.
بعضی اوقات مردها تمایل دارند که همسر خود را به دلیل گرفتاری زیاد در کار یا سایر مسائل شخصی نادیده بگیرند. شما ممکن است در حال حاضر احساس کنید که از همسرتان دور شدید، اما باید صبور باشید. شوهر شما سرانجام این بی محلی را کنار میگذارد و احساسات خود را با شما در میان میگذارد. برای حل این مشکل می توانید با مشاوره خانواده آویژه همراه باشید.
معمول ترین برخورد در زمان اهمیت ندادن مرد به همسرش این است که زن شروع میکند به پرخاشگری و جنگ و جدل. اما مشکل درگیری با همسر این است که به محض شروع دعوا با او، بسیاری از مسائل لاینحل قدیمی نیز مطرح میشوند که این امر اوضاع را بدتر میکند. پس به جای این کار سعی کنید اوضاع را آرام کنید و سپس با او صحبت کنید. به یاد داشته باشید که با برپا کردن دعوا، نه تنها بی محلی شوهر به زن کمتر نمیشود بلکه بدتر هم میشود.
نکته مهمی که درباره طرز برخورد با شوهر بی توجه در نظر داشته باشید این است که وضعیت را با دقت بسنجید. اگر همسرتان اخیراً شما را نادیده گرفته است، پس این باید مربوط به اتفاقی باشد که اخیراً رخ داده است. یک زن باهوش در چنین موقعیتی به اتفاقات مختلفی که قبل از آن رخ داده فکر میکند و سعی میکند تشخیص دهد کدام اتفاق باعث بی توجهی شوهر به همسرش شده است. در واقع شناسایی وضعیت به شما کمک میکند تا بهتر از پس آن برآیید. هرچه سریعتر علت رفتار او را شناسایی کنید، سریعتر قادر خواهید بود مسائل بین خودتان و همسرتان را حل کنید.
با بی مهری شوهر نسبت به همسر اوضاع زندگی ممکن است کمی کسل کننده و متشنج باشد. شما همچنین ممکن است ایده هایی راجع به دلیل این بی توجهی داشته باشید. اما در طرز برخورد با شوهر بی توجه، فراموش نکنید که باید مثبت بمانید و نسبت به شرایط خوش بین باشید. ممکن است شما هرگز ندانید که علت واقعی رفتار وی چیست. شاید شوهر شما اتفاق بدی را پشت سر میگذارد، پس باید به اندازه کافی قوی باشید تا بتوانید در این مرحله به او کمک کنید.
گاهی اوقات بعد از گذشت چند سال از ازدواج شاهد بی محلی به زنان هستیم. این اتفاق به دلیل کم سو شدن شعله های عشق اولیه رخ میدهد. شعله ای که در حال از بین رفتن است. اما شما باید برای غلبه تداوم بر بی اهمیتی مرد به زن سعی کنید روش های جدیدی را برای شگفت زده کردن و ایجاد احساس خوب در همسرتان امتحان کنید.
در طرز برخورد با شوهر بی توجه دقت کنید که آیا او مرتباً شما را نادیده میگیرد یا فقط وقتی موضوعات خاصی را مطرح میکنید به شما بی توجه است؟ بعضی مردها اگر احساس کنند که موضوع مورد بحث ارزش صحبت کردن ندارد، تمایل دارند که آن موضوع را نادیده بگیرند. پس میتوان گفت یک دلیل برای توجه نکردن مرد به همسرش این است که علاقه ای به موضوعات مطرح شده ندارد. برای خواندن مقاله اصلی ترین نشانه های خیانت زنان کلیک کنید.
[caption id="attachment_11080" align="aligncenter" width="800"] علت بی میلی مردان[/caption]
همانطور که میدانید هدف از ازدواج یا زندگی مشترک ایجاد یک سیستم حمایت عاطفی است. همچنین فراهم آوردن چارچوبی برای به اشتراک گذاشتن تجربیات مثبت و منفی زندگی و دریافت درک متقابل، صمیمیت، محبت و مراقبت است. وقتی به این اهداف مهم بی توجهی شود، پایه و اساس ازدواج بی معنا میشود و عواقب بیشماری دارد. اما به طور خاص عواقب بی توجهی مرد به زن بیشتر است. چون زنها حساس تر هستند و به این محبت و توجه دائمی در رابطه خود نیاز دارند. از جمله مهم ترین عوارض بی توجهی مرد به زن در یک رابطه میتوان موارد زیر را نام برد:
هنگامی که یک زن احساس میکند همسرش به او اهمیت نمیدهد، اولین پاسخش احساس غم است. همچنین، او مدام به شما نشان میدهد که به اندازه کافی با او وقت نمیگذرانید. همچنین همیشه در مورد اینکه شما همیشه مشغول به کاری هستید یا اینکه او در اولویت شما نیست، بحث هایی خواهد شد.
بی محلی به زن میتواند اعتماد به نفسش را نشانه بگیرد. یک زن وقتی که عاشق است، شروع به دیدن خود از نگاه شریک زندگیش میکند. وقتی شریک زندگی اش قدر او را نداند یا علاقه ای به او نشان ندهد، شروع میکند به سرزنش کردن خودش و اعتماد به نفسش را از دست میدهد. او فکر میکند هر اتفاقی که می افتد تقصیر او است. او احساس میکند که شاید به اندازه کافی خوب نیست. لذا تلاش برای جذاب تر شدن را شروع میکند. با این حال، این میل به تحول از یک ذهنیت منفی ناشی میشود و بنابراین سالم نیست.
یک رابطه برای شکوفایی به تلاش مساوی هر دو طرف نیاز دارد. اهمیت ندادن به همسر و نادیده گرفتن زن از سوی مرد، باعث ایجاد احساس شکست در زن میشود. لذا این زن نمیتواند برای مدت طولانی زندگی را سرپا نگه دارد. بر این اساس، ممکن است زن شما تلاش کند تا رابطه خود را نجات دهد تا اینکه خسته میشود و میفهمد تلاشهایش به نتیجه ای نمیرسد. در این زمان دیگر از به اشتراک گذاشتن احساساتش با شما جلوگیری خواهد کرد زیرا اکنون او میداند که برایتان مهم نیست.
تاثیر کم محلی به زنان تنها به موارد مطرح شده در بالا محدود نمیشود. بلکه پایان زندگی مشترک میتواند آخرین و بدترین مورد از عوارض بی توجهی مرد به همسرش باشد. زیرا نهایتا بعد از تمام التماس ها، گریه ها و... زن از تلاش خسته خواهد شد. او ترمیم رابطه خراب را متوقف میکند و تصمیم میگیرد که زندگی را بدون همسرش ادامه دهد. همچنین وقتی در رابطه هیچ عشق و صمیمیتی وجود نداشته باشد، طبیعتاً فرد برای رفع نیازهای خود به بیرون از آن نگاه میکند. وقتی زن شما محبت از دست رفته را از شخص دیگری بگیرد، حتی ممکن است وارد رابطه عاشقانه ای خارج از چهارچوب ازدواج شود.
مرکز مشاوره روانشناسی آویژه: با تمام این توصیفات ممکن است این سوال برایتان پیش بیاید که حکم بی توجهی مرد به زن در دین اسلام چیست؟ میدانید که بنیان خانواده در اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا با توجه به عواقب بی توجهی به زن و تاثیر مخرب آن بر زندگی مشترک، گناه بی توجهی به زن از دیدگاه اسلام گناهی نابخشودنی است. از آنجاییکه این بی مهری میتواند بنیان خانواده را تهدید کند، بی توجهی مرد به زن در اسلام بسیار نکوهش شده است. چون مرد در قبال همسرش وظایفی دارد که باید به آنها عمل کند.
به گزارش مرکز مشاوره خانواده آویژه: چگونه به کوچولویتان کمک کنید تا اولین گام هایش را بردارد؟ یه طور حتم راه رفتن، یکی از هیجان انگیزترین مراحل رشد برای هر کودک است. مشاهده اولین گام های کودک، لحظه ای فراموش نشدنی برای هر پدر و مادری می باشد. اما چگونه می توانیم به کودک کمک کنیم تا با اطمینان و اعتماد بیشتری قدم بردارد؟ در ادامه، چند راهکار ساده و موثر برای تشویق کودک به راه رفتن را ارائه می دهیم:
در میان کودکان پیش دبستانی و نوزادان ، طیف گسترده ای از سنین وجود دارد که کودکان در آن به نقاط عطف مانند یادگیری راه رفتن ، سخن گفتن ، بازی کردن ، دوست یابی و امثال اینها میرسند . در نمودارهای نقاط عطف رشدی ، دستورالعمل های کلی برای کمک به والدین تقریبا زمانی است که فرزندانشان مهارت های جدید را یاد بگیرند . زمان راه رفتن کودک سالم حادثه ندیده بدون عمده مشکلات بلند مدت سلامت نوزادان نارس و با توجه به نقاط عطف رشد استاندارد ، برای خود به راه رفتن 6 تا 9 ماه است . تا زمانی که یک کودک به 9 ماه سن رسیده است ، او باید بتواند با کمک گرفتن جزئی از والدین از یک تخت یا مبل از جایش بلند شود . البته تمرکز کودک بر این کار کامل نیست و شما نباید نگران و متعجب باشید.
ولی باید یادتان باشد هر کودکی منحصر به فرد است و زمان شروع راه رفتن در هر کودک می تواند متفاوت باشد. مهمترین نکته ای که باید بدانید این است که یک محیط امن و پر از عشق برای کودک تان ایجاد نمایید. برای اینکه زمان درست راه رفتن کودک خود را بدانید با مشاوره تلفنی خانواده آویژه همراه باشید.
راه رفتن کودک یک ساله طبیعی تریت حالت شروع راه رفتن کودک است . از 10 تا 12 ماه دوره ی پیشگامی کودک است . تا زمانی که کودک در 12 ماهگی خود باشد ، او باید بتواند بر روی مبلمان یا صندلی در یک موقعیت ایستاده خود را نگهدارد . او همچنین باید بتواند هنگامی که از طرف والدین به او کمک میشود با قدم های کوتاه راه برود . تمرکز او برای راه رفتن بیشتر شده اما هنوز هم به کمال خود نرسیده است و کودک در راه رفتن دچار نقص هایی است که میتواند منجر به زمین خوردنش بشوند . کمی بعد تر کودک تمرکز پیشرفته ای پیدا میکند و دیگر نیازمند کمک والدین نیست . 13 تا 18 ماهگی برای کودک دوره ای مهم است . کودکان باید تا زمانیکه به سن 18 ماهگی میرسند ، بتوانند به تنهایی ، بدون حمایت والدین گام بردارند.
هنگام مقایسه نوزادان نارس با یک نمودار پیشرفت های رشدی سالم ، به یاد داشته باشید برای راه رفتن کودک یک ساله از سن درست کودک خود استفاده کنید و این به معنای سن اصلاح شده کودکان است . سن اصلاح شده یعنی اگر او در دوره زمانی درست متولد نشده باشد این تفاوت ماه تولد را برای کودک در نظر گرفته باشیم چون یک کودک که 9 ماهه است اما 2 ماه زودتر متولد شده ، سن 7 ماه را دارد . میدانیم که نوزادان نارس به طور متوسط بعد از نوزادان کامل به نقطه عطف میرسند . اگر نوزاد شما زودتر متولد شود یا عوارض پزشکی شدیدتری در هنگام تولد برایش رخ بدهد ، تاخیر بیشتری خواهد داشت . این تاخیر ممکن است شامل یادگیری راه رفتن بعد از نوزادان سالم باشد . راه رفتن کودک یک ساله گاهی والدین را دچار اضطراب های شدید میکند.
راه رفتن کودک بدون کمک در میانگین سن حدود 14.5 ماه برای نوزادان سالم و برای نوزادان نارس متولد شده قبل 32 هفته و 13.5 ماه برای نوزادان کمتر از این دوره است . راه رفتن کودک بدون کمک در یک دوره خاص رخ میدهد و گاهی بطول میانجامد اما این مدت نباید خیلی بلند باشد و اگر زیاد طول بکشد نیازمند پیگیری از سوی والدین است . اگر کودک شما دارای یک یا چند عارضه زیر باشد ، ممکن است که کمی بعد از مدت زمان مورد انتظار شما راه برود :
راه رفتن کودک در چند ماهگی است ؟ این سوال بسیاری از والدین است . بطور کل کودکان با نرخ رشد متفاوت بزرگ میشوند و در دوره های مختلف زندگی به مهارتهای خود میرسند . یک کودک نرمال از نه ماهگی برای راه رفتن تلاش میکند و در یک سالگی شکلی کامل از راه رفتن را به والدین ارائه میکند . در مسائل مشاوره کودک اهمیت این مبحث یعنی آموزش مهارت راه رفتن کودک بسیار زیاد است . چرا که این مسئله به نوعی نمایانگر عدم وجود نقص جسمی در چهارچوب جسم فرزند شما است . اگر شما نمودار های رشد کودکان را نمیدانید و از آن بی اطلاع هستید حتما باید با کمک گرفتن از یک مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی این نکات را بخوبی آموزش ببینید . این مسائل همانند مسائل مشاوره تربیت کودک حائز اهمیت فراوان هستند . در زمینه کودک خود می توانید با مشاوره تلفنی خانواده آویژه در تماس باشید.
اینکه راه رفتن کودک در چند ماهگی است نشان میدهد نکات مهم ژنتیکی و نقایص اکتسابی بسیاری در پس راه رفتن یک کودک نهفته است که اگر به آن بی توجه باشید در آینده به سرنوشت کودک خود لطمه میزنید . در بعضی رسومات و فرهنگ ها ما مشاهده میکنیم که بعضی کودکان را قنداق میکنند اگرچه این عمل برای شکل دادن و راست نگه داشتن استخوان مهم است اما گاه نکات بهداشتی زیادی را زیر پا میگذارد که ما هنوز به موفقیت یا عدم موفقیت این عمل واقف نیستیم . اگر گاها راه رفتن یک کودک ناهمسان و نامتوازن باشد کودک میتواند دچار ضربه سر بوده باشد و این لزوما مربوط به کند بودن مسیر یادگیری راه رفتن او نمیشود . اما والدین باید بدانند که راه رفتن کودک یک ساله گاها نامتوازن است و چنین اتفاقاتی بسیار کم اتفاق میافتند و کودکان نیازمند توجه والدین هستند .
راه رفتن کودک روی پنجه به دفعات اتفاق میافتد . شما ممکن است نیاز به کمک برای راه رفتن کودک بدون کمک داشته باشید . اگر وزن کودک خود را تا سن 9 ماهگی اصلاح نکنید راه رفتنش سخت میشود . در 9 ماهگی ممکن است کودک روی پنجه راه برود و به نظر نمیرسد پاشنه هایش را پایین بیاورد در راه رفتن کودک روی پنجه شما باید عیوب راه رفتن کودک را اصلاح کنید . در سنین قبل از راه رفتن کودک روی پای شما جست و خیز میکند این مسئله باعث میشود عضلات پاهای کودک برای راه رفتن تقویت شوند . شما همچنین باید به او بیاموزید که چگونه زانوهایش را خم کند و زانوهای او را با کمک دست خود خم کنید و چنین نرمش هایی را هر روز با او تمرین کنید تا مهارت های عضلانی و حرکتی او برای ایستادن و نشستن بهتر شوند.
در حدود 5 تا 6 ماهگی ، یک صندلی فنری برای کودک تهیه کنید تا به ساختن عضلات قوی در بدن او کمک کند . از خریدن مسایلی مثل واکر برای کودک اجتناب کنید . مطالعات نشان میدهد واکرها شدیدا رشد حرکتی کودک را کند کرده و عضلات کودک را در یادگیری راه رفتن تنبل میکند . برای کمک به راه رفتن کودک خود شما میتوانید از گزینه های زیر استفاده کنید :
در پایان می توانیم بگوییم صبر و حوصله برای راه رفتن کودک خیلی مهم است. هر کودک با سرعت خودش رشد می کند و منحصر به فرد است. مقایسه کردن کودک خود با بقیه همسالانش می تواند موجب تنش و استرس در کودک شود. به کودک زمان و فرصت کافی بدهید تا با سرعت خودش مهارت های جدید را یاد بگیرد. اگر کودک به راه رفتن تمایلی ندارد؛ او را مجبور نکنید. با ایجاد فضایی امن و تشویق آمیز کودک به طور طبیعی به راه رفتن علاقه مند می شود. برای مشاوره در زمینه راه رفتن کودک می توانید با مشاوره خانواده آویژه تماس بگیرید.
لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .
در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه تربیت کودک به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد .
منبع: The Easiest Way to Teach Your Baby to Walk
به گزارش مرکز مشاوره خانواده آویژه: آیا نوجوان شما پرخاشگری می کند؟ آیا نوجوان شما در مدرسه دعوا می کند، دیگران را هل می دهد؟ خواهر و برادر خود را می زند؟
این پرخاشگری نواجوان شما می تواند ناراحت کننده باشد. در برخی مواقعا والدین از فرزند خود می ترسند. بسیاری از والدینی که نوجوان پرخاشگر دارند، در اصلاح رفتار او ناتوان هستند. بعضی از والدین سعی می کنند، آنها را تنبیه کنند، اما این راهکار جواب نمی دهد. حالا که به فکر درمان دختر یا پسر نوجوان خود هستید، زمان آن رسیده است که به دنبال دلایل پرخاشگری نوجوان خود بگردید.
در این مقاله 8 عامل ریشه ای که می تواند دلیل پرخاشگری در نوجوانان باشد، آورده شده است.
در نوجوانان مبتلا به ADD/ADHD، تکانشگری یک ویژگی اصلی است که می تواند منجر به رفتار پرخاشگرانه شود. این نوجوانان بدون اینکه به عواقب رفتار خود فکر کنند، بر اساس تکانه های خود عمل می کنند و بیشتر احتمال دارد وارد دعوا یا درگیری شوند.
رفع کنید: کودکان و نوجوانان مبتلا به ADD/ADHD می توانند با ورزش شدید، رژیم غذایی با پروتئین بالاتر و کربوهیدرات کمتر و مکمل هایی که دوپامین را تقویت می کنند (مانند چای سبز و رودیولا) از افزایش جریان خون به مغز بهره مند شوند. علاوه بر این، دانستن نوع ADD/ADHD فرزندتان بسیار مهم است. کار تصویربرداری مغز در کلینیک آمین به شناسایی 7 نوع ADD کمک کرده است.
اکثر نوجوانان مبتلا به اختلالات خلقی مانند افسردگی یا اختلال دو قطبی، سطحی از پرخاشگری را دارند. نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی اغلب زمانی که در مرحله شیدایی هستند، پرخاشگری نشان می دهند. به طور مشابه، نوجوانان مبتلا به افسردگی سطح بالایی از رفتار پرخاشگرانه را نشان می دهند.
جستجوی درمان برای اختلال افسردگی اساسی و سایر اختلالات خلقی برای درمان پرخاشگری فرزند شما ضروری است. اما توجه داشته باشید که انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد. دانستن نوع افسردگی فرزندتان می تواند به شما در دریافت برنامه درمانی مناسب کمک کند.
این یک مشکل جدی عاطفی و رفتاری است که با پرخاشگری، خشونت و خصومت مشخص می شود. این بچهها ممکن است دیگران را گاز بگیرند، ضربه بزنند، هل بدهند یا قلدری کنند. آنها همچنین ممکن است آتش بزنند، ظلم به حیوانات نشان دهند یا اموال را خراب کنند.
رفع آن: اختلال سلوک با برنامه درمانی مناسب و حمایت خانواده قابل کنترل است. مرکز مشاوره تلفنی خانواده آویژه در خدمت شما عزیزان می باشد.
پرخاشگری در نوجوانان میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند تغییرات هورمونی، فشارهای تحصیلی، مشکلات خانوادگی، کمبود مهارتهای ارتباطی و تأثیرات محیطی باشد. برای مدیریت و درمان این رفتار، روشهای مختلفی وجود دارد که شامل راهکارهای روانشناختی، تربیتی و رفتاری میشود. در ادامه، برخی از مهمترین راههای درمان پرخاشگری در نوجوانان را بررسی میکنیم.
یکی از مهمترین روشهای کاهش پرخاشگری، ایجاد فضایی امن برای گفتوگو است. نوجوانان نیاز دارند که احساس کنند شنیده میشوند. والدین و مشاوران باید با صبر و همدلی به احساسات و دغدغههای آنها گوش دهند و از سرزنش یا تحقیر خودداری کنند.
نوجوانان باید یاد بگیرند که چگونه احساسات خود را به شکل سالمتری ابراز کنند. تکنیکهایی مانند تنفس عمیق، شمارش معکوس، استفاده از واژههای مناسب برای بیان احساسات و انجام فعالیتهای آرامشبخش مانند مدیتیشن، میتواند در کنترل خشم مؤثر باشد.
بسیاری از نوجوانان نمیدانند که چرا پرخاشگر میشوند. کمک به آنها برای شناسایی عوامل تحریککنندهی خشم و یافتن راهکارهای جایگزین میتواند نقش مهمی در کنترل رفتارهای پرخاشگرانه داشته باشد.
ورزش نقش مهمی در کاهش استرس و تخلیهی انرژیهای منفی دارد. فعالیتهایی مانند شنا، دویدن، فوتبال و ورزشهای رزمی میتوانند به نوجوانان کمک کنند تا احساسات خود را به روشی سالم تخلیه کنند.
بسیاری از نوجوانان به دلیل نداشتن مهارتهای ارتباطی مناسب، برای بیان احساسات خود از پرخاشگری استفاده میکنند. آموزش مهارتهایی مانند گوش دادن فعال، بیان خواستهها بدون خشونت و حل مسئله میتواند به آنها کمک کند تا تعاملات سالمتری داشته باشند.
والدین و مربیان باید بین آزادی و محدودیت تعادل برقرار کنند. انتظارات غیرمنطقی و سختگیری بیش از حد میتواند موجب پرخاشگری شود. در مقابل، نبود قوانین و حد و مرز مشخص نیز باعث افزایش رفتارهای ناهنجار خواهد شد. برای ایجاد تعادل در زندگی خود می توانید با مشاوره خانواده آویژه همراه باشید.
در برخی موارد، پرخاشگری نوجوانان به مشکلات عمیقتری مانند اضطراب، افسردگی یا اختلالات رفتاری مربوط میشود. در چنین شرایطی، مراجعه به روانشناس یا مشاور میتواند ضروری باشد. روشهایی مانند رفتاردرمانی شناختی (CBT) میتواند به نوجوان کمک کند تا رفتارهای پرخاشگرانه را اصلاح کند.
استرس زیاد میتواند عامل مهمی در افزایش پرخاشگری باشد. برنامهریزی مناسب برای کاهش فشارهای درسی، ایجاد زمانهایی برای استراحت و تفریح، و حمایت عاطفی خانواده میتواند به کاهش استرس کمک کند.
تشویق رفتارهای مثبت باعث تقویت رفتارهای مطلوب میشود. زمانی که نوجوان کنترل خشم خود را نشان میدهد، باید مورد تحسین قرار بگیرد. البته تشویق باید به شکل منطقی و متناسب با رفتار او باشد.
نوجوانان از رفتارهای والدین الگو میگیرند. اگر والدین در هنگام عصبانیت رفتارهای پرخاشگرانهای نشان دهند، احتمال دارد که نوجوان نیز همان روش را تقلید کند. بنابراین، بزرگترها باید با مدیریت صحیح خشم خود، الگوی مناسبی برای فرزندانشان باشند.
مرکز مشاوره روانشناسی آویژه: پرخاشگری در نوجوانان یک چالش رفتاری است که با مدیریت صحیح، آموزش مهارتهای کنترل هیجانات، ایجاد فضای گفتوگوی سالم و در صورت نیاز، دریافت کمک تخصصی قابل کنترل است. والدین، معلمان و مشاوران میتوانند با صبر، همدلی و بهکارگیری روشهای علمی، به نوجوان کمک کنند تا احساسات خود را به روشی سالم و سازنده ابراز کند.
به گزارش مرکز مشاوره خانواده آویژه: چگونه با همسر خسّیس برخورد کنیم؟
بعضی آدمها ذاتاً خسیسن و هیچ کاری نمیتونید بکنید که تغییرشون بدید. اما این افراد خیلی کم هستن. شما باید سعی کنید بفهمید که چرا اون اینجوری شده. معمولا دلیل خوبی برای این رفتار وجود داره – شاید حقوق کارش کمه، بازار کار ثابتی نیست و میخواد پول پسانداز کنه تا اگه اخراج شد، پولی داشته باشه – همه اینها دلایل خوبی برای صرفه جویی هستن. سعی کنید دلیل رفتار خسیسانه همسرتون رو بفهمید. باهاش صحبت کنید تا دلیل این رفتار رو بدونید، نه اینکه غر بزنید، شکایت کنید یا ازش دور بشید.
به عنوان یک زوج، مهمه که زندگی مالی خودتون رو با هم تقسیم کنید؛ باید به یه مصالحهای برسید که برای هر دوتون مناسب باشه. وقتی در مورد اهداف مالی خودتون صحبت میکنید، برنامهریزی کنید که چقدر برای اهداف پسانداز خاص، مثل بازنشستگی یا خونه، کنار میگذارید. برنامهریزی کنید که چطور نیاز همسرتون برای پسانداز بیشتر رو تامین کنید و همچنان جا برای خرج کردن شخصی و تعطیلات داشته باشید. وقتی به اهداف و نگرانیهای مشترک رسیدید، دیگه نباید همسرتون رو به عنوان یه آدم خسیس ببینید.
به گفتهی سایت www.lifehacker.co.in، شاید نتونید همسرتون رو تغییر بدید، اما مطمئناً میتونید وابستگی خودتون رو به اون کم کنید. برای چیزایی که دوست دارید، خرج کنید و به خودتون برسید. بهش نشون بدید که گاهی اوقات ولخرجی کردن به هیچکس آسیب نمیزنه. امیدوارم روشها و سبک زندگی شما روی همسرتون تاثیر بذاره و شاید یکی دو تا راهنمایی در مورد خرج کردن کمی بیشتر از برنامه رو یاد بگیره. بهترین گزینه برای دریافت استراتژی کمک مشاوره خانواده تلفنی آویژه می باشد.
اگه با همسرتون خوش میگذرونید و نمیخواید کل بحث رو در مورد طبیعت خسیس اون مطرح کنید، پس خودتون دست به کار بشید و تاریخهای بودجهای برنامهریزی کنید. رستورانهای گران قیمت رو با نوشیدن چای داغ در خونه عوض کنید. با هم صبحها پیادهروی کنید یا فقط کنار هم بشینید و غروب آفتاب رو تماشا کنید.
اگر احساس میکنید که با تغییر سبک زندگی خودتون خیلی زیاد دارید مصالحه میکنید، پس هر چند وقت یکبار خودتون رو به یه قرار لوکس دعوت کنید. وقتی یه سفر آخر هفتهی لوکس رفتید، هزینههای هفتههای بعد رو کم کنید تا جبران پول اضافی که خرج کردید رو بکنید. در موردش باهاش صحبت کنید، اگه اون با این موضوع که نوبتی یک بار ولخرجی و بودجهریزی کنید مخالفت کرد.
نه، منظورم این نیست که رابطه رو تموم کنید. توصیه میکنیم همیشه کیف پول و کارتهای اعتباری خودتون رو همراه داشته باشید، وقتی با همسرتون خسیس هستید. ممکنه اون پول نقد اضافی همراه نداشته باشه، پس باید یه پشتیبان آماده داشته باشید. پول کافی همراه داشته باشید تا توی یه رستوران شیک یا سینما خجالتزده نشید. اگه رفتار خسیسانه خیلی آزارتون میده، سیگنالهایی بفرستید و کسی که دوستتون داره بدون شک حرفهای نگفته شما رو میفهمه.
حتی اگر همسرتون خسیسه، باید به عنوان همسر عشق و مراقبت بیشتری بهش بدید. این زمان مناسب برای کم کردن محبتتون نیست، چون فقط اوضاع رو بدتر میکنه. باید کاملا درک کنید که پول نمیتونه احساسات رو بخره و اینجور چیزا کوتاهمدت هستن.
چیزهایی رو فدای جلب قلبشون کنید
بحث نکنید تا ایدههای خودتون رو ثابت کنید. همیشه کوتاه بیایید و بهش بفهمونید که چی بیشتر بهتون لذت میده. برای اونها هدیه بخرید که باعث تغییر بشه و احتمالا باعث بشه بیشتر پول خرج کنن. برای بهتر شدن شرایط زندگی با مرد خسیس می توانید از مشاوره خانواده آویژه کمک بگیرید.
مشاوره روانشناسی آویژه: به عنوان زن یا مرد، بدونید که چطور درخواستتون رو به همسرتون مطرح کنید. هیچوقت از تهدید به عنوان راهی برای گرفتن چیزی که میخواید استفاده نکنید. این ممکنه اون رو بیشتر سرسخت کنه. از احساس گناه استفاده کنید. چیزهایی مثل این بگید: "عزیزم، آخرین بار کی ازت همچین درخواستی داشتم؟ میدونی که اگه بتونم خودم کاری رو انجام میدم و ازت کمک نمیخوام. لطفا ببین میتونی کاری کنی، من روی تو حساب میکنم." ممکنه جواب بده.
به گزارش مرکز مشاوره خانواده آویژه: وقتی احساس میکنید در رابطه صدای شما شنیده نمیشود، چه باید کرد؟
طبق مشاهدات روانشناسان مرکز مشاوره خانواده آویژه یکی از مشکلات رایجی که در مشاورههای زوجین میبینیم اینه که یکی از طرفین فکر میکنه همیشه حق با خودش بوده. این موضوع میتونه در زمینههای مختلفی پیش بیاد، مثل رابطه جنسی، پول، بچهداری و ... . تصمیمهایی که گرفته میشه هم میتونه خیلی ساده باشه، مثلا اینکه کی باید سگ رو بیرون ببره، یا خیلی مهم، مثلا اینکه کجا زندگی کنیم.
بعضی از شریکهای کنترلگر فقط در بعضی زمینهها کنترل میکنند، اما بعضی دیگه همه چیز رو کنترل میکنن. خیلیها نمیتونن باختن یه بحث رو توی هیچ موضوعی قبول کنن.
اینجور شریکها مثل پدر یا معلم رفتار میکنن و طرف مقابل رو مثل بچه یا دانشآموز میبینن. به طرف مقابل دستور میدن که طبق قوانین اون عمل کنه و اگه مقاومت کرد، تنبیهش میکنن. این تنبیهها میتونه شکلهای مختلفی داشته باشه، مثلا قطع کردن محبت یا رابطه جنسی، توهین کردن یا حتی تهدید به طلاق. خیلی وقتها طرف مقابل هم با سرکشی، مقاومت یا رفتارهای غیرمستقیم، این وضعیت رو بدتر میکنه.
به جای این رفتارها، این هشت راه رو برای کنار اومدن با شریکی که حاضر نیست قدرت رو در رابطه تقسیم کنه، امتحان کنید:
همدلی نشان بدهید: اکثر آدمهای کنترلگر وقتی کنترل رو از دست میدن، اضطراب دارن. ممکنه خودشون هم از این موضوع آگاه نباشن. به جای اینکه فقط مقاومت کنید، سعی کنید اضطرابشون رو درک کنید و پیشنهاد بدید که با هم تصمیم بگیرید. مقاومت شما فقط باعث میشه که نیازشون به کنترل بیشتر بشه.
شواهد ارائه کنید: اگه فکر میکنید حق با شماست، اطلاعات و شواهدی رو ارائه کنید که از نظر شما درست است. مثلا اگه موضوع پوله، اعداد و آمار مربوطه رو نشون بدید. ارائه شواهد میتونه اضطراب طرف مقابل رو کم کنه.
از اعتبار خودتون استفاده کنید: اگه قبلا در مورد یه موضوع مشابه یا مرتبط به این موضوعی که الان بحثش شده، حق با شما بوده، اون رو به طرف مقابلتون یادآوری کنید.
کنترل احساسات خودتون: هر چقدر شما عصبانیتر یا احساساتیتر باشید، طرف مقابل ممکنه شما رو غیرمنطقیتر ببینه. با آرامش و منطق نظر خودتون رو بگید.
جنگ انتخابی کنید: مثل یه بچه با طرف مقابل رفتار نکنید. فقط در موارد مهم مقاومت کنید.
واقعبین باشید: قبول کنید که طرف مقابل در بعضی زمینهها بهتر از شماست و اجازه بدید که در اون زمینهها تصمیم بگیره.
روی نکات مثبت تمرکز کنید: همه کنترلها بد نیستن. بعضی وقتها کنترل خوبه و از شما محافظت میکنه. وقتی کنترل طرف مقابل باعث شده از مشکلات در امان بمونید، بهش بگید که کار خوبی کرده.
بینش بیشتری به طرف مقابل بدید: وقتی اضطراب طرف مقابل رو درک میکنید، میتونید برای رفتار اون دلیل بیارید. مثلا ممکنه طرف مقابل در کودیکی مشکلات زیادی کشیده باشه یا مجبور شده باشه با پدر و مادر ناتوان کنار بیاد. با صحبت کردن در مورد این تجربیات گذشته و ارتباط دادن اونها با نیاز کنونی طرف مقابل به کنترل، میتونید این نیاز رو کم کنید.
یه نکته مهم: سعی کردن با یه آدم خیلی کنترلگر کنار بیاید، کار آسون نیست. اگه احساس کردید هیچکدوم از این روشها جواب نداده، هنوز هم گزینههایی دارید، هرچند خوشایند نیستن. اول، میتونید تصمیم بگیرید که رابطه رو حفظ کنید و تسلیم کنترل بشید. بعضی آدمها حاضر نیستن ریسک کنن و رابطه رو به خطر بندازن. طلاق و جدایی خیلی سخته و براشون ارزش نداره. دوم، میتونید تصمیم بگیرید که رابطه رو تموم کنید. این تصمیم با خودتون هست.
البته میتونید از یه مشاور کمک بگیرید، اما آدمهای خیلی کنترلگر دوست ندارن کنترل رو به کسی بدن، حتی به یه مشاور.
کمتر چیزی به اندازه حرف زدن با کسی که فکر میکنه همیشه حق با خودش بوده آزاردهنده است، مخصوصا وقتی طرف مقابل فکر کنه شما همیشه اشتباه میکنید. اما وقتی این اتفاق برای همسرتون بیفته، خیلی بدتره. هر چقدر هم سعی کنید نظر خودتون رو بهش بفهمونید، هیچ تغییری نمیکنه. اما شما گزینههای بیشتری غیر از تحمل کردن این وضعیت یا طلاق دارید. این چند راه رو اول امتحان کنید. بهترین گزینه برای کمک به زندگی زناشویی شما مرکز مشاوره خانواده تلفنی آویژه می باشد.
مهمترین نکته این است که شما تنها نیستید. بسیاری از افراد با این مشکل روبرو هستند و میتوان با کمک و راهنمایی مناسب، این مشکل را حل کرد.
توجه: اگر شریک زندگیتان رفتارهای کنترلکننده و خشونتآمیزی دارد، حتما از یک متخصص کمک بگیرید.
میتوانم در مورد موضوعات زیر به شما اطلاعات بیشتری بدهم:
دنبال مشاوره زناشویی باشید
مراجعه به مشاوره زناشویی نظر ثالثی رو از یه شخص بیطرف به شما میدهه. این کمک میکنه چون خیلی از آدمهایی که همسرشون فکر میکنه همیشه حق با اونه، به درک خودشون شک میکنن. مهمه که بدونید امکان نداره شما همیشه اشتباه کنید. توی یه محیط امن درمانی، ممکنه نظر یه ناظر آموزشدیده که از بیرون به قضیه نگاه میکنه، به شما اطمینان بده که شما همیشه اشتباه نمیکنید.
همسرتون هم ممکنه بفهمه که همیشه حق با خودش نیست، ولی ممکنه زمان زیادی طول بکشه تا این موضوع رو قبول کنه. با اینکه نمیتونید باورهای همسرتون رو تغییر بدید، اما میتونید یاد بگیرید که چطور با رفتار اون کنار بیاید. یه مشاور زناشویی باتجربه میتونه به شما یاد بده که چطور با این شرایط کنار بیاید. مشاوره تلفنی خانواده آویژه در کنار شما عزیزان می باشد.
وقتی همسرتون اصرار داره که همیشه درست میگه، داره شما رو برای بحث کردن آماده میکنه. هدف اون نشون دادن اشتباه بودن شماست، نه اینکه نظر شما هم دیدگاه درستی باشه. ممکنه اون بلد نباشه دیدگاههای دیگه رو در نظر بگیره یا نیاز زیادی به کنترل کردن همه چیز داشته باشه. خبر خوب اینه که شما مجبور نیستید باهاش بازی کنید.
کنجکاو باشید، برای گفتگو باز باشید و با احترام به نظر همسرتون گوش بدید. اما حواستون به خودتون باشه. احساس کمبود یا بیصدایی میکنید؟ وقتی با همسرتون حرف میزنید، مرتب با خودتون چک کنید. حقیقت اینه که حتی اگه مطمئن باشید که جواب شما درسته، همسرتون احتمالاً قبول نمیکنه که شما حق با شما بوده یا حتی نظر خوبی داشتید. چرا؟
چون میل اون به "همیشه حق بودن" در مورد خودخواهی خودش هست، نه ثابت کردن واقعیتهای عینی. این یه راهه برای محافظت از ناامنی و شک خودش. وارد شدن به بحث باهاش یه جنگ بیفایده است.
باید بدونید که می تونید انتخاب کنید که نفس عمیق بکشید و آرامش خودتون رو حفظ کنید، حتی وقتی همسرتون اصرار داره که همه جوابها رو میدونه. مهمتر از همه، یادتون باشه که همیشه کنترل واکنش خودتون رو دارید. میتونید تصمیم بگیرید که بدون واکنش احساسی، یا خاموش شدن، یا وارد شدن به یه بحث دیگه، پاسخ بدید.
گزینههای خودتون برای جدا شدن رو بسنجید. کلامی از مکالمه خارج بشید یا اگه اوضاع بدتر شد، خودتون رو از اونجا دور کنید. حتی ممکنه بخواید به همسرتون بگید که ارتباط به جایی رسیده که احساس میکنید یه طرف بیطرف باید به شما کمک کنه تا این الگوی بینتیجه رو از بین ببرید. برای بهتر شدن شرایط و حفظ آرامش شما در زندگی مشترک تان با مشاوره روانشناسی آویژه همراه باشید.
همسرتون سعی داره شما رو کنترل کنه؟ شاید. یا شاید رفتار اون اصلا ربطی به شما نداره (احتمالا مربوط به الگوهای عمیقیه که برای محافظت از خودخواهی خودش ایجاد کرده). کار کردن با یه مشاور زوجین میتونه به شما کمک کنه تا بیشتر به دینامیک بین خودتون دقت کنید.
بعد از گذشت مدتی و زمانی که هر دو آروم شدید، دوباره در مورد موضوع صحبت کنید. توجه همسرتون رو به تعامل جلب کنید و قاطعانه از پذیرش این رفتار خودداری کنید. این یه قدرتنمایی یا فرصتی برای بحث کردن نظر شما نیست. مراقب باشید که خودتون وارد بازی سرزنش نشید. هدف شما فقط حفظ صداقت خودتون، به اشتراک گذاشتن احساساتتون - چطور رفتار اون روی شما تاثیر میذاره - درخواست چیزی که نیاز دارید، و اولویت دادن به رابطه شماست. در نحوه ارتباطتون محترمانه باشید و رفتاری رو که دنبال میکنید، مدلسازی کنید. در مورد مرزهای رابطه بیشتر یاد بگیرید.
به همسرتون بگید که دوستش دارید و حاضرید به شیوهای مهربان و دلسوزانه باهاش درگیر بشید. اگه همسرتون بعدش مسیر رو تغییر داد و با احترام ارتباط برقرار کرد، آزادید که مکالمه رو با هدف اشتراکگذاری و درک متقابل ادامه بدید.
اگه نه، کاملا درسته که به همسرتون بگید که مکالمه فقط میتونه زمانی ادامه پیدا کنه که هر دو بتونید شنیده بشید. احتمالا اون همچنان نظر خودش رو به شما تحمیل میکنه، چون اکثر آدمهایی که این مشکل رو دارن، وقتی دست بالا رو از دست میدن، خوششون نمیاد. شما حق دارید که روی حرف خودتون بایستید و قبول کنید که با هم مخالفید. لازم نیست از خودتون دفاع کنید، به همسرتون ثابت کنید که اشتباه میکنه، دروغ بگید که قبول دارید، یا تسلیم کنترل اون بشید.
در واقع، فقط استراحت کردن وقتی که مکالمهها یکطرفه یا بحثآمیز میشن، میتونه از آسیب بیشتر به رابطه جلوگیری کنه. با تعیین مرزها، همسرتون در نهایت متوجه میشه که رفتار اون نتیجه دلخواه رو نداره. وقتی این موضوع مشخص شد، ممکنه بتونید شروع به ساختن قوانین جدید ارتباطی کنید.
مشاوره روانشناسی آویژه: دوباره می گیم که مشاوره زناشویی می تونه به شما کمک کنه تا با همسرتون کنار بیاید. همچنین ممکنه بتونید تشخیص بدید که همسرتون خودشیفته است یا نه. افراد خودشیفته نمی تونن شرایط رو از دیدگاه دیگران ببینن و به تحسین دیگران نیاز دارن. به همین دلیل، ممکنه مصرانه دنبال این باشن که همیشه حق با اونه. متقاعد کردن افراد خودشیفته واقعی برای تغییر رفتار، خیلی سخته. حمایت یک درمانگر یا مشاور در این شرایط خیلی مفیده.
دوره رایگان آنلاین
رابطههای خودتون رو بهبود بدید
یاد بگیرید که چطور بهتر با همسرتون ارتباط برقرار کنید و کنار بیاید.
"*" نشاندهنده فیلدهای اجباری است